فتنه بیست تیر ۷۸ دانشگاه تبریز
بیستم تیر مصادف است با فتنهای که در دانشگاه تبریز در سال ۷۸ رخ داد. حادثه تلخی که توسط ضدانقلاب و بیگانگان طراحی و توسط عدهای از عوامل داخلی آنها به اجرا درآمد.
به گزارش اهروصال؛ دکتر حسن پور در خاطرات خود در رابطه با ۲۰ تیر ماه ۷۸ چنین نوشته است؛
بیستم تیر مصادف است با فتنهای که در دانشگاه تبریز در سال ۷۸ رخ داد. حادثه تلخی که توسط ضدانقلاب و بیگانگان طراحی و توسط عدهای از عوامل داخلی آنها به اجرا درآمد. گرچه رویدادهای دوران بهاصطلاح اصلاحات را باید بهصورت یکپارچه و زنجیروار تحلیل نمود ولی اتفاقات آن روزهای دانشگاه تبریز را که مصادف با دوران دانشجویی اینجانب در دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود را یادآوری میکنم تا شاید مظلومیت نظام و شهدا بیشازپیش آشکارشده و حقایق روشن گردد.
بعد از تعطیلی روزنامه سلام به مدیرمسئولی موسویخوئینیها به جرم انتشار سند طبقهبندیشده وزارت اطلاعات، عدهای از دانشجویان توسط طیف افراطی دوم خرداد تحریکشده و به راهپیمایی غیرقانونی و تحرکات فیزیکی در خیابانهای اطراف کوی دانشگاه تهران مبادرت نمودند. این امر موجب برخورد خشن نیروی انتظامی با دانشجویان شد طوری که حتی نیروی انتظامی به اتاقهای دانشجویان وارد شد و در طی یک حادثه مشکوک عدهای ناشناس نیز به ضرب و شتم شدید دانشجویان پرداختند. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز و علوم پزشکی نیز به بهانه اعتراض به ضرب و شتم دانشجویان در روز ۱۹ تیر طی اطلاعیهای اعلام کرد که نماز ظهر و عصر در محوطه روبروی هیئترئیسه دانشگاه اقامه خواهد شد.
در آن روز تجمع از مقابل دانشکده پزشکی شروع شد و جمعیت نهچندان قابلتوجهی با شعارهایی که توسط انجمن اسلامی سر داده میشد تا مقابل هیئترئیسه راهپیمایی نمودند. نماز جماعت توسط یکی از روحانیون اقامه شد ولی در کمال تعجب عده زیادی از جمعیت حاضر که از طیف افراطی و از هواداران نهضت بهاصطلاح آزادی بودند نماز نخواندند و در حین اقامه نماز نیز به دادن شعار مشغول بودند. قیافه برخی از آنهایی را که میشناختم هنوز به یاد دارم. بعد از نماز، بیانیهای توسط یکی از اعضای انجمن قرائت گردید و در کمال تعجب اعلام شد که تجمع اصلی فردا برگزار خواهد شد.
در پایان مراسم به یکی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی که مدتی را با او در خوابگاه هم واحدی بودم گفتم که بهتر است از خیر مراسم فردا بگذرید آنهم به چند دلیل. اولاً در حادثه تلخ کوی دانشگاه تهران دوستان شما مقصر اصلی بودند و شما باید آنها را نیز محکوم کنید که فکر نمیکنم چنین شهامت و شجاعتی داشته باشید و اصلاً شما به دنبال حقیقت نیستید دوما شما اداره مراسم فردا را دودستی به این جماعت نماز جماعت نخوان! تحویل خواهید داد و سوم این اقدام شما به تنشآفرینی در دانشگاه آنهم در ایام امتحانات تبدیل خواهد شد. ولی آن دوست عزیز! در پاسخ فرمود که شما چه جور دانشجویی هستید! که در مقابل ظلم به هم شاگردیات سکوت میکنی! از آن گذشته ما مسلط به امور هستیم و اتفاقی نخواهد افتاد.
و متأسفانه با شایعات فراوان و دروغ عدهای شرور و به آلاف و الوف رساندن کشتهشدگان و مجروحان حادثه کوی دانشگاه تهران، از شب قبل از مراسم کاملاً معلوم بود که حادثه تلخ دیگری در شرف تکوین است و متأسفانه گفتگوهای دانشجویان خیرخواه با اعضای انجمن مؤثر واقع نگردید و آنها از تصمیم خود در برگزاری مراسم ۲۰ تیر منصرف نشدند و شد آنچه نباید میشد.
بعد از شروع مراسم در بیست تیر، انجمن اسلامی فقط چند دقیقه به قول آن دوست انجمنی مسلط بر امور بود و همان نماز جماعت نخوانها! فضای مراسم را عوض نموده و بهسوی هدف از پیش طراحیشده خویش هدایت نمودند و آن چیزی نبود جز ایجاد تنش و کشاندن آن به بیرون از دانشگاه که متأسفانه با خطای عامدانه انجمن اسلامی این فرصت برای ضدانقلاب فراهم شد. با پیوستن عدهای از اراذلواوباش که از بیرون دانشگاه به داخل رخنه کرده بودند خشونت خیلی زود آشکار شد و یکی از کارمندان مدیریت فرهنگی دانشگاه که مشغول فیلمبرداری از مراسم بود مورد هجوم قرار گرفت و بهطور شدید مضروب گردید.
دیگر تریبون انجمن اسلامی قبله تجمعکنندگان نبود و هرازگاه با بانگی که توسط عدهای خاص در بین دانشجویان زده میشد تجمع به سویی سوق داده میشد و بالاخره بانگ نهایی زده شد و بهدروغ گفتند که انصار حزبالله در مقابل درب اصلی دانشگاه برای حمله به دانشجویان تجمع کرده است. دانشجویان خیلی زود خود را بدان جا رساندند و ازآنجاییکه انجمن اسلامی برای برگزاری مراسم مجوز خروج از دانشگاه را نداشت نیروی انتظامی از خروج آنها ممانعت به عملآورده و تنش و درگیری اصلی با نیروی انتظامی توسط طیف افراطی آغاز شد. عدهای با استفاده از آجرهایی که برای ساخت مسجد دانشگاه در مجاورت ورودی دانشگاه ریخته شده بود بارانی از سنگ را بر سر عوامل انتظامی و مردم ریختند. حضور استاندار وقت و دکتر پزشکیان رئیس وقت دانشگاه علوم پزشکی و صحبتهای آنها با برخی از دانشجویان حاضر درصحنه برای پایان دادن به اغتشاش نیز مؤثر واقع نشد. یکی از حوزههای بسیج که در نزدیکی دانشگاه قرار داشت مورد هجوم قرار گرفت و ازآنجاییکه پرسنل آنجا مسلح بودند نگرانی از افتادن اسلحه به دست افراطیون مشغله ذهنی بچههای حزباللهی دانشگاه بود که یکباره خبر متأثرکنندهای رسید: یکی از بسیجیها (شهید فرهنگی) حین دفاع از حوزه بسیج براثر اصابت گلوله به شهادت رسیده است. خبر گیجکنندهای بود و نشان میداد که ضدانقلاب مسلح نیز در فتنه حضور فعال دارد. اکثر دانشجویان با مشاهده افراطگریهای برخی افراد و نفوذیها که مشغول تهیه کوکتل مولوتوف بودند صحنه را ترک نمودند اما عده قلیلی کماکان به پرتاب سنگ و شعارهای ساختار شکنانه ادامه دادند. بالاخره در ساعات پایانی روز، غائله با حضور امت حزبالله به پایان رسید و روسیاهی برای کسانی ماند که نتوانستند اهم را از مهم تشخیص دهند و بدین ترتیب فرصت فتنهانگیزی به دشمنان دادند. در این روز، شهید محمدجواد فرهنگی که در حوزه علمیه حضرت ولیعصر (عج) تبریز مشغول تحصیل علوم دینی بود درراه دفاع از ولایت به شهادت رسید تا با خون سرخ خود جریان فتنه را رسوا نماید و بار دیگر این حقیقت را اثبات نماید که تأسی و پیروی از حماسه حسینی که همانا ایثار، شهادت و مقاومت است تنها راه فلاح و پیروزی میباشد.