میلاد حضرت علیاکبر (ع)، روز جوان
علیاکبر فرزند امام حسین علیهالسلام ازجمله چهرههای درخشان تاریخ اسلام است که به تاریخ زندگی ایشان به نسبت، اندک و بابی میلی پرداختهشده است، اما مطالعه تاریخ و اعتراف معاویه نسبت به ایشان، برگ تاریخ را بهگونهای دیگر رقم میزند.
رحیم رضاخانی در اهروصال نوشت؛
جوان کسی است که مرحلهای به نام بلوغ را پشت سر گذاشته و تغییری کلی پیداکرده است؛ زیرا از دنیای بدون دغدغه کودکی خارج و به دنیای پرمسئولیت بزرگسالی واردشده است، جوان شخصی است که دوره پستی و ناتوانی کودکی را پشت سر گذاشته و دوره سستی و ناتوانی دیگری به نام پیری را پیش رو دارد، لذا بهترین، فعالترین و شادابترین دوره عمر هر انسانی دوره جوانی است، پیامبر اکرم (ص): هیچچیز محبوبتر در نزد خداوند متعال از جوان توبهکننده نیست و هیچچیز مبغوضتر در نزد خداوند متعال از پیری که مشغول گناه است نمیباشد.
علیاکبر فرزند امام حسین علیهالسلام ازجمله چهرههای درخشان تاریخ اسلام است که به تاریخ زندگی ایشان به نسبت، اندک و بابی میلی پرداختهشده است، اما مطالعه تاریخ و اعتراف معاویه نسبت به ایشان، برگ تاریخ را بهگونهای دیگر رقم میزند.
علی بن حسین بن علی بن ابیطالب که در سال ۳۳ قمری به دنیا آمد و در سال ۶۱ هجری در کربلا و در واقعه عاشورا به شهادت رسید، مشهور به علیاکبر فرزند امام سوم شیعیان. او را نخستین شهید از بنیهاشم در روز عاشورا و شبیهترین مردم به پیامبر اسلام دانستهاند.
حضرت علیاکبر (ع) بهعنوان یک محدث شناخته میشد و امام حسین (علیهالسلام)، وی را یادآور رسول خدا (صلیالله علیه و آله) میدانست. وی در عاشورا همراه پدرش بود و آمادگی خود را برای کشته شدن در کنار او اعلام کرد و به امام حسین (علیهالسلام) گفت: ای پدر! در هنگامیکه بر حق استوار باشیم از مرگ ابایی ندارم. امام (علیهالسلام) هم در حق وی دعای خیر فرمود: خداوند بهترین اجر و پاداش فرزندی را از جانب پدر به فرزند خویش به تو عنایت فرماید.
بر اساس کتاب فُرسانُ الهیجاء، چهره علیاکبر باابهت بود و چون ماه تابان میدرخشید، به زیبایی و پاکیزگی آراسته بود. چهارشانه و میانه قامت بود. رنگی روشن و به سرخی آمیخته و چشمانی سیاه و گشاده با مژههایی پرمو داشت، اندامش متناسب و معتدل و سینه و شانهاش پهن بود.
شجاعت و دلاورى علیاکبر و رزمآوری و بصیرت دینى و سیاسى او، در سفر کربلا بهویژه در روز عاشورا تجلى کرد. از میان خاندان هاشمی، نخستین کسی که در کارزار کربلا به میدان شتافت، علیاکبر بود، در کشور ما هم ۱۱ ماه مبارک شعبان بهعنوان روز جوان نامگذاری شده است جوان، محتاج اسوه و الگوست. اسوه و الگوی جوان، باید جوان باشد؛ تا فضایل و کمالات این جوان دستیافتنی و ملموس باشد.
جوان کیست؟ جوان در فطرت و سرشت خویش، حقگرا و خدا گراست و ویژگیهایی نظیر تمایل به ابتکار و خلاقیت و زیبایی دارد و باید زمینههای رشد این خصوصیات فطری برایش فراهم شود. او هم چون نهالی است که اگر به آن آفتاب، آبوخاک مناسب داده شود، رشد میکند و سالم میماند و در برابر حوادث طبیعی خم به ابرو نمیآورد و از اصل خود بازگشت نمیکند تا اینکه همچون درختی تنومند و استوار گردد.
جوان در اندیشه، اندیشه بهمانند آسیابی است که اگر گندم در آن بریزند آرد میدهد و اگر کلوخ در آن بریزند گردوخاک میدهد و اگر هیچ نریزند، چون آسیاب دائم درحرکت است؛ خود را میساید و از بین میبرد و وجود اندیشه لغو میشود. ندانسته فکر کردن و ندانسته تصمیم گرفتن و عمل کردن موجب از بین رفتن کار آیی و ارزش اندیشه میشود. جوانان باید با علم صحیح و آگاهی کامل آینده خود را بسازند و اندیشه را بااهمیت و حیاتی و نه ساده و کماهمیت تلقی کنند.
جوان و الگوپذیری، عدم آگاهی نسبت به پدیدههای اجتماعی و عدم شناخت جوان نسبت به خود و کمال خویش و نبودِ الگوهای پذیرفتنی و وجود الگوهای نامناسب سبب انحراف جوان بهسوی مکاتب فکری منحرف و پیروی از آنها میشود و بهاینترتیب جوان از اصل خویش دور میشود.
جوان و پیروی از مردان خدا، زمانی که مربیان الهی هدف مقدس خود را که دعوت به خداپرستی بود، به مردم عرضه میداشتند و مردم را به آیین حق میخواندند، بیشتر کسانی که گِردشان جمع میشدند و دعوتشان را صمیمانه اجابت میکردند جوانان بودند؛ چراکه جوانان سخنان پیامبران را موافق الهام فطری و ندای وجدانی خود مییافتند و آنان را بهترین پاسخگو برای تمنای فضیلت دوستی خویش میدیدند. جوانان با پیروی از مردان الهی، عالیترین خواهش فطری انسانی خود را ارضا میکردند و از این راه موجبات خوشبختی مادی و معنوی خویش را فراهم میساختند.
جوان و اندیشه پاکی، جوانان، عاشق حق و حقیقت و علاقهمند به تقدساند جوان نسبت به نیکی و درستکاری حساسیت مخصوصی دارد و از آن لذت میبرد. او در ذهن خود مدینه فاضلهای را ترسیم میکند که در آن تمامی ناپاکیها از بین میرود.
نیروی جوانی، مزارع سرسبز و خرم با کوشش جوانان آباد است، چرخهای عظیم صنایع با نیروی قوی جوان درحرکت است، ذخایر طبیعی که در اعماق معادن نهفته است باهمت نسل جوان استخراج میشود، پایههای اقتصاد کشورها به نیروی فعال جوانان استوار است، دفاع از مرزها و حفظ استقلال و امنیت ممالک بر عهده نسل جوان است و درنهایت صعود به بالاترین قلههای کمال به دست توانای جوان میسر میشود.
جوان و تفریح، تفریح از مسائلی است که آیین اسلام همواره به آن اهمیت داده است. امام علی علیهالسلام میفرماید: شادمانی باعث بهجت و انبساط روح و مایه نشاط است. جوان نیروی قدرتمندی در وجود خود دارد که در عرصههای گوناگون از آن استفاده میکند و برای سازماندهی این نیروی باارزش نیاز به تفریح و پر کردن اوقات فراغت دارد.
جوان و مشکلات جامعه، جوانان بهخوبی نشان دادهاند که قدرت رفع دشواریها و مشکلات اجتماعی رادارند و اگر از انرژی آنها به طرز صحیح استفاده شود، قادرند بزرگترین موانع موجود بر سر راه جامعه را از میان بردارند، همانگونه که برای حل مسائل نظامی از نیروی جوان بسیجی بهره گرفتیم، برای رفع مشکلات دیگر نظیر مشکلات اقتصادی نیز میتوانیم از این نیروی قدرتمند و عظیم کمک بگیریم و امکانات و منابع فراوان موجود در کشور را به کار بگیریم.
جوان و عبادت، از حیلههای بزرگ شیطان آن است که انسان را به توبه و پارسا پیشگی در پایان عمر و زمان پیری وعده میدهد و او را به در جوانی غفلت میکشاند و بدین ترتیب هرروز که از عمر میگذرد زنجیرهای شیطانی محکمتر میشود. به همین جهت است که تهذیب نفس و عبادت در جوانی باوجود مکرهای نفسانی و شیطانی دارای ارزش بسیار است، رسول اکرم صلیالله علیه و آله دراینباره میفرمایند: برتری کسی که جوانی خدای را عبادت کند بر کسانی که در پیری به عبادت روی میآورند، بهسان برتری پیامبران بر سایر مردم است. پس تا جوانی در دستتوست، در عمل و در تهذیب نفس کوشش کن. جوان و مسئولیتپذیری: نقش عظیم جوانان، پسر و دختر در شکلگیری انقلاب ما و حفظ آن بسیار مؤثر و تأمل کردنی است، ازاینرو نادیده گرفتن مسئولیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این نسل پویا و کودک انگاشتن آنان کار غیرمنطقی و ناصوابی است.