کد خبر : 981
تاریخ انتشار : شنبه 10 ژانویه 2015 - 17:36
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای استان شدن ارسباران یک بحث ناسیونالیستی نیست بلکه علمی و دینی است بسته هستند

استان شدن ارسباران یک بحث ناسیونالیستی نیست بلکه علمی و دینی است

استان شدن ارسباران یک بحث ناسیونالیستی نیست بلکه علمی و دینی است

به گزارش اهروصال به نقل از آناج، برای اولین بار است که اقدامات صورت گرفته در بخش اهر و هریس به طور مشروح اطلاع رسانی می گردد. صراحت و صمیمیت گفتگوی صورت گرفته بارزترین ویژگی این متن است.بخش دوم متن کامل گفتگوی تفصیلی نماینده مردم اهر و هریس در مجلس شورای اسلامی به شرح زیر

به گزارش اهروصال به نقل از آناج، برای اولین بار است که اقدامات صورت گرفته در بخش اهر و هریس به طور مشروح اطلاع رسانی می گردد. صراحت و صمیمیت گفتگوی صورت گرفته بارزترین ویژگی این متن است.بخش دوم متن کامل گفتگوی تفصیلی نماینده مردم اهر و هریس در مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است:

آناج: لطفا کلیت طرح استانی شدن انتخابات مجلس را توضیح بدهید و نظر خودتان را نیز در این مورد بفرمایید.

عده ای از نمایندگان(بیش از صد نفر) طراح این طرح هستند اما من به عنوان طراح آن را امضاء نکرده ام. این طرح در کنار نقاط قوتش، نقاط ضعفی نیز دارد؛ از جمله اینکه شهرهایی که عقب مانده اند، اگر نماینده اختصاصی نداشته باشند، نابود شدنی هستند. مثلا اگر شهری مثل هریس نماینده نداشته باشد، یقه ی کدام یک از ۱۹ نفر نماینده را بگیرد و بگوید که من راه برای رفت و آمد یا آب و گاز و … ندارم؟! اگر یکی از ۱۹ نفر اهل اهر نباشد، چه کسی قرار است مثلا جاده ی اهر تبریز را پیگیری کند.
 

آناج: مگر  این قبیل کارهای عمرانی مربوط به مدیران اجرایی  نیست؟

باید بگویم پروژه های عمرانی باید در قالب کمیسیون تلفیق در مجلس مصوب شود؛ پس می بینید که نمایندگان باید وارد کار شوند. نمایندگان می توانند پیشنهاداتی ارائه کنند یا برای انجام اصلاحاتی در طرح ها اقدام کنند. مواردی وجود دارد که دولت به عنوان پیشنهاد در قالب بودجه آورده است اما مجلس آن را اصلاح و یا در حال لزوم حذفش می کند.
 

 


البته همان طور که گفتم این طرح محاسنی نیز دارد؛ از جمله اینکه مثلا وقتی زلزله ای در شهری رخ می دهد، هر ۱۹ نماینده بر روی آن متمرکز می شوند و قطعا بهتر در این زمینه عمل می شود اما همان طور که به عنوان نمونه عرض کردم، ضعف های آن نیز چشم گیر است.

آناج: قرار بود تعداد نمایندگان استان افزایش یابد و هریس نیز به عنوان بخشی از تبریز مطرح شود اما این موضوع منتفی شد؛ لطفا در مورد طرح جایگزین آن توضیح بدهید.

آنچه در این زمینه مهم و نیازمند پیگیری است، افزایش نمایندگان استانی است زیرا با افزایش تعداد نمایندگان جایگاه استان ما ترفیع می یابد. دومین مهم این است که باید سلیقه ها را کنار بگذاریم و نسبت به موضوع دید  عقلایی داشته باشیم و از بین گزینه های مختلف بهترین راهکار را انتخاب کنیم.

به نظر من مدیریت امور پرچالش، که در طرح دوم اتفاق افتاده ، خیلی خوب است. هم نمایندگان استانی حذف نشده است و هم به شهرهای پرچالش(مثل آذرشهر و عجب شیر و هریس) نماینده اختصاصی از بین نماینده های استان تعیین شده است.

حاضرم رأی نیاورم اما مردم هریس به منافع خودشان دست یابند

طبق قانون هریس چسبیده به تبریز است و اصلا انصاف نیست که نماینده ی آن با اهر یکی باشد. هریس به تبریز نزدیک است و می تواند بهترین خدمات را از تبریز بگیرد و راحت تر مشکلاتش را با نمایندگان مطرح کند. از نظر قانونی، زمین ساختی، توپوگرافی و برنامه ریزی شهری اتصال هریس به تبریز علمی تر است و من نیز با این طرح موافق و جزو طراحان آن هستم.

آرزوی من این است که هریس به خواسته های خود برسد حتی اگر من در دور بعدی نماینده نباشم. اگر قرار است دور بعد نیز نماینده باشم، حاضرم رأی نیاورم اما مردم هریس به منافع خودشان دست یابند. ما تسلیم تدبیر خداوند هستیم و خواست خدا هرچه باشد همان می شود و تنها وظیفه ی ما این است که صادقانه عمل کنیم تا لطف خدا نیز شامل حالمان باشد. رنگ، رنگ خداست و ما نیز باید رنگ خدایی بگیریم نه اینکه به خاطر به دست آوردن رأی و کرسی و جایگاه خاصی عمل کنیم بلکه باید با صداقت و نیت خوش به موضوع نگاه کنیم، ما که اسم خود را بسیجی و رزمنده گذاشته ایم نباید خودمان را گول بزنیم.

آناج: شما بحث استان شدن ارسباران را مطرح کرده بودید؛ لطفا در مورد کم و کیف  این موضوع صحبت کنید.

ما باید مناطق را چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ فرهنگی و اقتصادی، بر اساس آمایش سرزمین ببینیم. البته بنده با اینکه چه کسی کلمه ارسباران را به وجود آورده است کاری ندارم. طبق تحقیقاتی که انجام داده ام ارسباران برخی قابلیت ها از نظرفرهنگی، زمین شناختی و زمین ساختی و توپوگرافی و … دارد که آن را از سایر قسمت های آذربایجان شرقی مجزا می کند. منطقه ارسباران منطقه ی وسیعی است که دارای ۱۸ محل و منطقه بوده است که از ارس شروع شده و حتی سراب و منطقه ی شرقی تبریز و جلفا و … را نیز در برمی گرفته است که مردم آنها فرهنگ، ارزش ها، سنتها، قبیله و طایفه ی یکسانی بودند.

استان شدن ارسباران، یک بحث ناسیونالیستی نیست بلکه علمی و دینی است

من به این دلیل استان شدن ارسباران را مطرح کردم که دیدم این قسمت با تمام قابلیت هایی که دارد عقب مانده تر از سایر قسمت های استان است. مثلا صنعت آن از ۱۵ در رتبه ی ۱۲ یا ۱۳ قرار دارد. هیچ شهری در استان آذربایجان شرقی میزان جمعیت باسواد آن ۷۵ درصد نیست مگر اهر، کلیبر، هریس و ورزقان. چرا ما عقب مانده ایم؟! مگر ملت ما نمی خواهد صنعتش توسعه یابد؟! مگر ما نمی خواهیم در تحصیلات پیشرفت کنیم؟! پس چرا عقب مانده ایم؟! البته این بحث یک بحثی همچون ناسیونالیستی نیست بلکه علمی و دینی است.

آناج: آیا این عقب ماندگی تاحدی تحت تاثیر جمعیت عشایری این منطقه نیست؟

جاهای دیگر نیز عشایر دارند اما عقب مانده نیستند. این امر اصلا ربطی به موضوع ما ندارد چرا که اگر شما آمار بگیرید می بینید که نسبت افراد مقاطع دکتری و ارشد(نسبت به میزان جمعیت) در عشایر بالاتر از شهر نشین است.

منطقه ما نزدیک ۲مییلیون رأس  دام دارد اما آیا به تبع این تعداد دام، در منطقه ی ما کشتارگاه وجود دارد؟! منطقه ما قابلیت دارد ولی سرمایه گذاری در آن وجود ندارد! میزان بیکاری در آن بیش از شهرهای دیگر استان است.

آناج: آیا شما هنوز هم پیگیر این طرح هستید؟

بله؛ این یکی از دغدغه های اساسی  من است که با این حرف حداقل توجه مسئولین کشوری به این منطقه جلب شود.

آناج: علت مخالفت مخالفین این طرح چیست؟

البته وجود مخالفت ها طبیعی است اما در تقسیم بندی جدید کشورمان مطمئنا ارسباران را در قالب جدید خواهیم دید که این امر جزء کارها و دغدغه های اساسی وزیر کشور فعلی است و وزارت کشور در حال طراحی آن است. در تقسیم بندی جدید میزان قابلیت ها و عقب ماندگی و … بر اساس آمایش سرزمین مورد توجه قرار گرفته است و شش پروژه ی عظیمی(کارخانه پکیج در هریس، کارخانه سورتینگ در اهر، کارخانه قند، کارخانه مس انگرد، کارخانه فولاد بیلوردی) که در منطقه ما اجرا شده است در همین قالب قرار دارد. منطقه ی ما قابلیت کشاورزی بالایی دارد اما در توسعه ی پایدار باید صنعت و کشاورزی همگام باشد و اگر یکی از آن ها را وابنهیم، توسعه میسر نمی شود. این توسعه نیست بلکه رشد است. در آمایش سرزمین باید قابلیت ها و مشکلات و ضعف ها باید یکجا مورد توجه قرار بگیرد که در این رابطه همان طور که گفتم قابلیت ها(حتی نوع بارش و …) و ضعف های مناطق ارسباران یکسان است و به همین خاطر من موضوع استان شدن آن را مطرح کردم.

آناج: برخی از مسئولان در جذب سرمایه به موضوع آمایش سرزمین توجه نمی کنند؛ آیا در طرحی که شما مطرح کرده اید جذب سرمایه با توجه به آمایش سرزمین رعایت شده است؟

نگرانی جدی ما این است که آمایش سرزمین نادیده گرفته می شود. در آمایش سرزمین با توجه به قابیلت ها بحث می شود. ما نمی گوییم که به اجبار باید صنعت در این منطقه راه بیافتد بلکه می گوییم اگر در ارسباران قابلیت و منابع اولیه صنعت وجود دارد، در آن سرمایه گذاری شود. مثلا گردشگری یک صنعت است که قابلیت آن در منطقه ما وجود دارد وگرنه ما نمی گوییم در ارسباران قطعه هواپیما تولید کنید بلکه ما معتقدیم باید در مس انگرد سرمایه گذاری کنند، در ۴۵۲ هزار تن میوه ای که در ارسباران تولید می شود سرمایه گذاری کنند، در مس سوناجیل سرمایه گذاری کنند، ما خاک شیشه داریم روی آن سرمایه گذاری کنند، ما خاک سیمان داریم، روی آن سرمایه گذاری کنند و … . وقتی ما این همه میوه داریم پس باید کارخانه سورتینگ داشته باشیم. طبق آمایش سرزمین ما می گوییم این قابلیت ها را داریم و لازم است روی آن سرمایه گذاری شود.
 

 

 


آناج: نظرتان راجع به واگذاری مدارس  دولتی به بخش خصوصی چیست؟

متاسفانه امسال ۷۳ درصد بودجه ی کشور ما دولتی است؛ پس چه موقع بخش خصوصی وارد کار می شود؟! مگر این موضوع در قانون اساسی پیش بینی نشده است؟! اگر ما امروز در مقابل کشورهای فزون خواه نگران هستیم، به این دلیل است که اقتصاد ما دولتی است. ما نگرانیم چون نفتمان دولتی است، چون صادرات غیرنفتی نداریم، چون اقتصادمان وابسته است، درآمدمان دولتی است. ما بازار خود را در کشورهای همسایه از دست داده ایم مثلا مبلمان را به نام فیلیپین به جمهوری آذربایجان می فروشیم.

آموزش و بهداشت نباید به بخش خصوصی واگذار شود

علاوه بر این ما در قانون اساسی محورهایی داریم که مجزا از اصل ۴۴ هستند. یعنی اگر این موارد را دولتی نکنیم به ملتمان خسارت وارد می شود. یکی از این موارد بهداشت و درمان است که باید تحت حمایت دولت باشد و اگر از نگرش دولتی کنار باشد مردم نابود می شوند. موضوع دوم مراکز علمی و فرهنگی است که نباید به بخش خصوصی واگذار شود. در قانون اساسی چنین آمده است که همه ی افراد کشور ما باید بتوانند بدون پرداخت بها از تسهیلات بهداشت و درمان و آموزش بهره مند شوند. نگرانی ما از این بابت است که دولت یازدهم می خواهد این کار را به بخش خصوصی واگذار کند که با این کار فرهنگ عمومی خدشه دار می شود و سطح علمی جامعه تنزل می کند و از طرفی نگرانی های دیگر را نیز تشدید می کند.  دلیل دولت برای انجام این کار این است که دولت این امکان را ندارد که در روستاهای دورافتاده خدمات آموزشی خوب ارائه کند لذا به بخش خصوصی واگذار می کنیم تا روستاهای دورافتاده نیز از لحاظ علمی پیشرفت کنند. البته باید بگویم در این صورت برعکس این اتفاق نیز متصور است یعنی با خصوصی سازی مراکز علمی ممکن است بخش خصوصی بهره برداری بکند اما هیچ کاری هم برای روستاهای دورافتاده انجام ندهد.

بنابراین من با خصوصی سازی اقتصاد مخالف نیستم اما با واگذاری قسمت های اساسی مثل آموزش و بهداشت و درمان به بخش خصوصی مخالفم.

اکنون ۶۰۰ بنگاه های بزرگ کشور در اختیار بانک قرار دارد که خودشان درآمدزایی می کنند و خودشان بهره مند می شوند و تسهیلات قرض الحسنه هم به مردم نمی دهند. این نشان می دهد که نظارت دولت ضعیف است. آنها با پول مردم به منافع شخصی خود می پردازند و دولت هم نظارت نمی کند.

آناج: با توجه به اینکه درسال آینده انتخابات مجلس را پیش رو داریم، چه تحلیلی در این خصوص دارید؟

به نظر من تحلیل از شش ماه قبل، تحلیل صحیحی نیست. لذا در این حد می گویم که مجلس و دولت موافق همواره برای کشور شکننده است. به نظر من در کنار دولتی با سلیقه ی خاص، باید مجلسی منتقد وجود داشته باشد تا تضاد ها عامل حرکت باشند.

آناج: البته در کشور ما تا به حال چنین نبوده است و همیشه دیده ایم که دولت سعی می کند مجلس را به طرف موافق خود سوق دهد.

بله همینطور است و همین موضوع جزء مشکلات اساسی کشور ماست که دارد به یک بحران ملی تبدیل می شود. به نظر من بهتر است مجلس منتقد دولت باشد البته نه اینکه در برابر آن بایستد و مثل مجلس ششم جنگ و دعوا به پا شود بلکه اختلاف سلایق و دید انتقادی باید موجب افزایش سرعت حرکت سازنده در جامعه شود. اگر مجلس با دولت موافق باشد، مجلسی بی خاصیت خواهد بود و هنگامی که دولت لایحه ای را ارائه کرد به منافع دولت توجه می شود نه منافع ملی. اگر مجلس وکیل دولت باشد هرچند همراهی اش با دولت بیشتر و تقابلش با آن کمتر می شود اما منافع ملت تامین نمی شود. لذا مجلس باید وکیل ملت باشد نه وکیل دولت.

یکی از دوستان در بحث پتروشیمی به بحث خیلی خوبی اشاره کرد و گفت چرا شما مدام به مذاکرات هسته ای و … متمرکز شده اید و چرا در آب روستایی، راه روستایی و دیگر مسائل خرد توجه و دغدغه ندارید؟! اگر مجلس و دولت هماهنگ باشند قطعا نقش مجلس خنثی می شود و نماینده به دنبال این خواهد بود که خواسته ی دولت را تامین کند نه خواسته ملت را.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.