کد خبر : 37742
تاریخ انتشار : یکشنبه 9 آگوست 2015 - 18:12
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای همه‌ جنایات آمریکا، از هیروشیما تا یمن بسته هستند

همه‌ جنایات آمریکا، از هیروشیما تا یمن

همه‌ جنایات آمریکا، از هیروشیما تا یمن

رضا رحمتی: ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح ششم اوت ۱۹۴۵ میلادی، ساعتی است که برای همیشه در تاریخ جهان ثبت و ماندگار شد. درست در همین ساعت بود که هواپیمای آمریکایی، بمب اتمی معروف به «پسر کوچک» که در بردارنده‌ی ۶۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۳۵ بود را از ارتفاع ۹۴۸۰ متری بود بر سر مردم

رضا رحمتی: ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح ششم اوت ۱۹۴۵ میلادی، ساعتی است که برای همیشه در تاریخ جهان ثبت و ماندگار شد. درست در همین ساعت بود که هواپیمای آمریکایی، بمب اتمی معروف به «پسر کوچک» که در بردارنده‌ی ۶۰ کیلوگرم اورانیوم ۲۳۵ بود را از ارتفاع ۹۴۸۰ متری بود بر سر مردم بی‌گناه هیروشیما فرود آمد. بعضی منابع شمار کشته‌شدگان تا سال ۱۹۵۰ را به دلیل سرطان و یا تأثیرات بلندمدت این بمب ۲۰۰ هزار نفر برآورد کرده‌اند.

در نهم اوت (آگوست) ۱۹۴۵ اما بمب دیگری معروف به «مرد چاق» که حاوی ۱۰ کیلوگرم پلوتونیوم ۲۳۹ بود و به مراتب از بمبی که در هیروشما استفاده شده بود، بزرگ‌تر بود، توسط نیروی هوایی ارتش آمریکا، بر سر مردم شهر «ناکازاکی» فرود آمد و ده‌ها هزار تن از مردم این شهر نیز توسط ارتش آمریکا کشته شدند!

اگر چه چنین اقدامی، یک «نسل‌کشی واقعی» به معنای حقیقی کلمه بود، ‌ اما مقامات و فرماندهان آمریکایی، ‌ نه تنها هیچ‌گاه از ارتکاب چنین عمل فجیعی، ابراز پشیمانی نکردند بلکه حتی به آن بالیدند و بعد از انجام عملیات، به عوامل آن، مدال افتخار هم دادند! «پاول تیبتز»، فرمانده و خلبان اصلی این عملیات، تنها چند روز پیش از مرگش در اول نوامبر سال ۲۰۰۷ در سن ۹۲ سالگی گفت هرگز از کرده‌اش پشیمان نبوده و هر شب سر راحت به بالین می‌گذاشته است!

این البته اولین و آخرین کشتار بی رحمانه‌ی ارتش آمریکا نبود. تنها از سال ۲۰۰۰ به بعد که سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌ی آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا آغاز شد، صدها هزار نفر کشته و زخمی شده‌اند. به همین علت رهبر انقلاب در دیدار جمعى از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور فرمودند: «امروز آبروی این‌ها [آمریکایی‌ها] در دنیا هم رفته است. آمریکایی‌ها از همین حرکتِ غیرقابل توجیه و این جنایت عظیم [حمله‌ی سعودی به یمن] دارند پشتیبانی می‌کنند. از این بی‌آبرویی بیشتر؟ آمریکا امروز در نظر ملت‌های منطقه، هیچ آبرویی ندارد.»

در این یادداشت سعی شده است برخی از مصادیق بی‌اعتباری و بی‌آبرویی آمریکایی‌ها و شکست‌های پی‌درپی این کشور در عرصه‌ی بین‌الملل مورد بررسی قرار گیرد:
 
* گسترش تنفر از عملکرد آمریکا در غرب آسیا و شمال آفریقا
هنگامی که جرج واکر بوش در حال ترک کاخ سفید بود، میزان محبوبیت سیاست خارجی وی در ترکیه از نزدیک به سی درصد اوایل ریاست وی، به نُه درصد کاهش یافته بود.۱ پس از او، با وجود آنکه اوباما با شعار تغییر وارد کاخ سفید شد و امید به تغییر را در کشورهای غرب آسیا به وجود آورد، با گذشت چند سال و با انجام نظرسنجی‌ها، مشخص شد که نگرش مردم این منطقه کماکان توأم با «عدم اعتماد» و «بدبینی» نسبت به این کشور است. حتی مردم برخی کشورها با گذشت چند ماه متوجه شدند که اوباما به وعده‌های انتخاباتی خود پایبند نیست و تفاوتی با بوش نمی‌کند و اگر تفاوتی هم وجود دارد، صرفا در حد گفتار و نوع ادبیات وی است. منش اوباما نیز مانند خلفش «نظامی‌گری» بود و به همین دلیل، نیروهایش در افغانستان را افزایش داد و در عراق نیز کماکان سیاست مداخله را در پیش گرفت.

از همین روی، نگرش مردم منطقه نسبت به سیاست های آمریکا در دوران اوباما تفاوت چندانی نسبت به پیش از او ندارد. برای مثال، نظرسنجی زیر توسط مؤسسه‌ی نظرسنجی پیو انجام شده که نتایج آن قابل تأمل است. این نظرسنجی از مردم چند کشور منطقه در سال‌های متفاوت، حول این سؤال طراحی شده است که «آیا با دیدگاه آمریکا در منطقه موافقید یا مخالف؟»۲

 


کشور
 
۲۰۰۲ ۲۰۰۳ ۲۰۰۴ ۲۰۰۵ ۲۰۰۶ ۲۰۰۷ ۲۰۰۸ ۲۰۰۹ ۲۰۱۰ ۲۰۱۱ ۲۰۱۲ ۲۰۱۳ ۲۰۱۴

مصر
 
۳۰ ۲۱ ۲۲ ۲۷ ۱۷ ۲۰ ۱۹ ۱۶ ۱۰

اردن
 
۲۵ ۱ ۵ ۲۱ ۱۵ ۲۰ ۱۹ ۲۵ ۲۱ ۱۳ ۱۲ ۱۴ ۱۲

ترکیه
 
۳۰ ۱۵ ۳۰ ۲۳ ۱۲ ۹ ۱۲ ۱۴ ۱۷ ۱۰ ۱۵ ۲۱ ۱۹

همچنین در نظرسنجی دیگری که توسط همین مؤسسه‌ی پیو در خصوص «میزان اعتماد رئیس‌جمهور آمریکا» انجام شده، نتایج زیر به دست آمده است.۳
 


کشور
 
۲۰۰۳ ۲۰۰۵ ۲۰۰۶ ۲۰۰۷ ۲۰۰۸ ۲۰۰۹ ۲۰۱۰ ۲۰۰۱۱ ۲۰۱۲ ۲۰۱۳ ۲۰۱۴

مصر
 
۸ ۸ ۱۱ ۴۲ ۳۳ ۳۵ ۲۹ ۲۶ ۱۹
اردن ۱ ۱ ۷ ۸ ۷ ۳۱ ۲۶ ۲۸ ۲۲ ۲۴ ۱۷

فلسطین
 
۱ ۸ ۲۳ ۱۴ ۱۵ ۱۳

ترکیه
 
۸ ۸ ۳ ۲ ۲ ۳۳ ۲۳ ۱۲ ۲۴ ۲۹ ۲۴

همان‌طور که در این دو نظرسنجی نشان داد شده است، در دوره‌ی سه‌ساله‌ی ظهور بیداری اسلامی، مرور اتفاقات بیداری اسلامی نشان‌دهنده‌ی اوج‌گیری نفرت از آمریکایی‌ها به دلایل متفاوت بوده است که از جمله‌ی این عوامل می‌توان به حمایت آمریکا از دولت‌های سرکوب‌گر و دیکتاتور، و عدم تطابق بین گفتار و کردار آمریکایی‌ها اشاره کرد. این موج که با تسخیر سفارت رژیم صهیونیستی در مصر توسط جوانان انقلابی شروع شد و به‌صورت دومینویی، باقی سفارت‌های این رژیم و آمریکا در کشورهای اسلامی را نیز در بر گرفت، نشان‌دهنده‌ی اوج نفرت مردم منطقه از آمریکا بود. موضوعی که حتی در کشورهایی که در آن‌ها بیداری اسلامی شکل و سامان نگرفته بود نیز توسط مردم ادامه پیدا کرد و به این ترتیب، پاکستان، افغانستان، ترکیه، عراق و… شاهد شکل‌گیری موج اعتراضات علیه آمریکا بودند. بیهوده نبود که روزنامه‌ی صهیونیستی «هاآرتص» در آن بحبوحه به قلم باراک راوید، تحت عنوان «بهار عربی و خواب زمستانی اسرائیل» نوشت: «واکنش اسرائیل به بهار عربی، شکل خواب زمستانی به خود گرفته است؛ مثل خرس قطبی، اسرائیل به غار خود عقب‌نشینی کرده است، به درون خود گرفتار شده و منتظر است تا خشم‌ها منتقل شود.»۴ این همان «مصیبت بزرگی» بود که از نظر رابرت فیسک، برای اسرائیل به وجود آمده بود.

* جنایت‌های آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا
غالب نظریه‌پردازان آمریکایی، کشور خویش را هژمون عرصه‌ی بین‌الملل قلمداد می‌کنند. از منظر این نظریه‌پردازان، هژمونی هم محیط بین‌الملل را بدون شکست مدیریت می‌کند و هم مدیریتش با رضایت دولت‌ها و ملت‌هایی مواجه می‌‌شود که این «هژمونی» بر آن‌ها اعمال می‌شود. اما نگاهی به اقداماتی که آمریکایی‌ها به‌خصوص در پنج سال اخیر انجام داده‌اند، مؤید نقض هر دوی این ادعاها است چرا که سیاستهای آمریکا در افغانستان، سوریه، عراق و لیبی با شکست مواجه شد و مدیریت این کشور نیز با «رضایت مردم و دولت‌ها» همراه نبوده است. در نمودار زیر، به‌طور خاص مروری کوتاه بر شکست‌های استراتژیک آمریکا در چهار کشور خواهیم داشت:

 

کشور علت منازعه شروع بحران نقش آمریکا کشته‌شده‌های غیرنظامی میزان مجروحین تعداد کشته‌های آمریکایی میزان مجروحین آمریکایی نتیجه‌ی جنگ
افغانستان از بین بردن تروریسم/ برقراری ثبات / ایجاد امنیت /آموزش برای مدارس/ پیشرفت و اقتصاد بهتر افغانستان ۲۰۰۱ عامل شکل‌دهنده‌ی به یک ائتلاف بین‌المللی برای حمله نزدیک به ۳۰ هزار نفر ۵۰ هزار نفر ۲۲۱۶ ۱۹۹۵۰ گسترش تروریسم/ عدم امنیت/ تولید ۴۰ برابری مواد مخدر از ۲۰۰ تن به ۸ هزار تن در سال/ انزجار افغان‌ها از آمریکا: نظرسنجی مؤسسه‌ی کونراد ادنایر: ۶۰ درصد افغان‌ها آمریکا را اشغالگر می‌دانند
عراق از بین بردن تسلیحات کشتارجمعی/ جنگ علیه تروریسم/ تهدید کشورهای همسایه از طرف عراق/ آزادی مردم عراق و اعطای دموکراسی ۲۰۰۳ حمله‌ی یکجانبه بدون تشکیل ائتلاف و بدون مجوز سازمان ملل ۱۱۳۱۲۵ ۴۰۷۶ ۳۱۹۳۵ افول قدرت بین‌المللی آمریکا نزد افکار عمومی/ تلفات انسانی و اقتصادی فراوان برای این کشور/ مخالفت‌های داخلی
سوریه ناآرامی‌های داخلی ۲۰۱۱ حمایت از گروه‌های معارض ۱۲۶ هزار نفر ایجاد ناامنی/ شکل‌گیری تروریسم بین‌المللی/ افزایش آوارگان
لیبی نقض قطعنامه‌ی ۱۹۷۳ شورای امنیت توسط دولت قذافی به‌منظور برقراری آتش‌بس ۲۰۰۱ عامل تشکیل ائتلاف بین‌المللی در لیبی ۵ تا ۷ هزار گسترش ناامنی/ گسترش تروریسم بین‌المللی/ دولت شکست‌خورده/ افزایش آوارگان

* سیاست‌های آمریکا از نظر کارشناسان غربی در منطقه
اما سوای از آمار و ارقام، مسئله‌ای که باقی می‌ماند، این است که آیا سیاست‌های آمریکا از نظر کارشناسان غربی موفق بوده است؟ در زیر به برخی اظهارنظرهای کارشناسان در خصوص مسائل مختلفی که آمریکا در آن دخالت مستقیم داشته است، نگاهی خواهیم داشت.

 

کشور
نگاه کارشناسان
 
سوریه دیمیتری مینین: سوریه، جایی بوده که واشنگتن آشکارا از نیروهای افراطی که برای سرنگون کردن اسد می‌جنگند، دوری می‌کند، ولی در عین حال با اقدامات خود، آن‌ها را به سر کار آمدن عملاً نزدیک می‌سازد. مقامات کاخ سفید ضمن بازی با اختلافات سنی-شیعه، گویی متوجه نیستند که خودشان هم به گروگان این رویارویی (که منجر به کشیدن آن‌ها [تروریست‌ها] به اردوگاه سنی می‌شود) تبدیل می‌شوند.۵
افغانستان هنری کسینجر، وزیر امور خارجه‌ی اسبق آمریکا، در مقاله‌ای در روزنامه‌ی آلمانی «دی‌ولت» : جنگ افغانستان می‌تواند جریانی مانند زمان جنگ ویتنام را راه بیندازد. او باراک اوباما را گرفتار در جهنم تمام‌نشدنی این جنگ دانست.۶
عراق کسینجر: جنگ عراق هیچ‌گونه دستاورد ملی نداشته است.

چامسکی در مصاحبه با مجله‌ی «ژاکوبین» : سیاست‌های جنگ‌طلبانه‌ی آمریکا و تحریم‌های این کشور در عراق با ایجاد بی‌ثباتی در جامعه‌ی مدنی این کشور، موجب ایجاد تفرقه‌های قومی و ایجاد گروه تروریستی داعش شد.۷

چامسکی ایدئولوژی تکفیری داعش را دست‌پرورده‌ی عربستان سعودی، از متحدان نزدیک آمریکا خواند.۸

گروه بیکر-هممیلتون، که مرکب از ده سیاست‌مدار پرسابقه از دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات بود، با بررسی دقیق اوضاع عراق، گزارشی هشتادصفحه‌ای از نتایج حمله‌ی آمریکا در این کشور تهیه کرد و به شکست سیاست‌های دولت آمریکا در عراق و خاورمیانه اذعان و درخواست کرد رئیس‌جمهور آمریکا راهبرد این کشور در خاورمیانه و عراق را تغییر دهد و نیروهای آمریکایی را از این کشور فراخواند.

لیبی دیمیتری مینین: دستگاه دولتی آمریکا، برخلاف تصور نادرست خود از توانایی نامحدود خویش، در سال‌های اخیر، مثل گرگ پیر و تنهای آکل «اغلب مرتکب خطا می‌شود.» کاملاً روشن است که آن‌ها برمبنای همان دگماتیسم پایدار تصور می‌کردند که با سرنگون کردن رژیم نامطلوب، هرچند سکولار، در لیبی و یا رژیم‌های پوسیده در تونس و مصر، کافی است مردم به پای صندوق‌های رأی بروند تا دموکراسی نوع غربی در جهان عرب برقرار شود.۹

«نیویورک‌تایمز» به نقل از یک مقام آمریکایی، که پیش‌تر در لیبی کار کرده است، قتل سفیر آمریکا را «شکست اطلاعاتی فاجعه‌آمیز» برای واشنگتن وصف کرد. نخست‌وزیر و وزیر اسبق فرانسه: ما در افغانستان دیدیم که توسل به زور هیچ‌چیز را حل نمی‌کند. ناکامی‌های افغانستان و عراق را دیدیم. منظورم مداخله‌ی آمریکایی‌ها در آنجاست. حتی ناکامی دخالت در لیبی را هم دیده‌ایم. همه‌ی سیاست‌ها و رؤیاهایی که درباره‌ی برقراری صلح با صرفاً تغییر حکومت‌ها وجود داشت، از بین رفته است.۱۰


*

* و اما یمن
یمن آخرین عرصه‌ی نمایش استراتژی آمریکاست. تجاوز عربستان به یمن، یکی از آخرین اقدامات نامشروع آمریکا و متحدانش در جهان است. هرچند آمریکایی‌ها در این جنگ مستقیماً دخالت نکرده‌اند، اما بلافاصله بعد از شروع جنگ، کاخ سفید از مشارکت خود در تجاوزگری ارتش سعودی به یمن پرده برداشت و اعلام کرد: واشنگتن در عملیات یمن، کمک‌های لجستیکی و اطلاعاتی ارائه خواهد داد.

به دلیل عاریه‌ای بودن سیاست خارجی و تهاجمی عربستان در محیط بین‌الملل از سیاست‌های آمریکا، این فاجعه با نام آمریکایی‌ها تمام خواهد شد؛ هرچند که عربستان و آمریکا در رسیدن به اهداف خود در این کشور ناکام بوده‌اند و حتی کارشناسان آمریکایی نیز از آن به‌عنوان مصداقی از بی‌آبرویی آمریکا یاد می‌کنند. برای نمونه، دانیل لاریسون در مطلبی با عنوان «جنگ در یمن بدتر را انتخاب می‌کند» بیان می‌دارد: جنگ علیه یمن از آغاز، مداخله‌ای ننگین و توأم با بی‌آبرویی بوده و ممکن است که حتی وحشتناک‌تر شود.۱۱
 
وی همچنین در مقاله‌ی «پوچی حمایت برای جنگ در برابر یمن»، بیان می‌دارد: «در طول دهه‌ی گذشته، ایالات متحده دو دولت را به نفع گروه‌های جهادی سرنگون کرده است و انجام همین کار را در سوریه در نظر گرفته است. در هر مورد، ایالات متحده به بی‌ثباتی منطقه کمک کرده است… ایالات متحده در یمن در حمله به گروهی اصرار دارد که آن گروه مخالف القاعده در آن محل است. هیچ‌یک از این جنگ‌ها، آمریکا یا منطقه را امن‌تر از گذشته نساخته است. در مقابل، این جنگ‌ها خشونت و تحول بیشتری را در منطقه ایجاد کرده‌اند.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.