کد خبر : 23606
تاریخ انتشار : جمعه 22 می 2015 - 6:57
چاپ خبر دیدگاه‌ها برای چرا آمریکایی ها در مذاکرات هسته ای «دبه» کرده اند؟! بسته هستند

چرا آمریکایی ها در مذاکرات هسته ای «دبه» کرده اند؟!

چرا آمریکایی ها در مذاکرات هسته ای «دبه» کرده اند؟!

خبرگزاری تسنیم: دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و نماینده ۵+۱ در حالی از روز چهارشنبه سی ام اردیبهشت در وین آغاز شده است که برخی خبرها و گزارش ها از «دبه» کردن مقامات آمریکایی حکایت دارد. به گزارش اهروصال به نقل از خبرگزاری تسنیم، دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و نماینده ۵+۱ در





خبرگزاری تسنیم: دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و نماینده ۵+۱ در حالی از روز چهارشنبه سی ام اردیبهشت در وین آغاز شده است که برخی خبرها و گزارش ها از «دبه» کردن مقامات آمریکایی حکایت دارد.

به گزارش اهروصال به نقل از خبرگزاری تسنیم، دور جدید مذاکرات هسته ای ایران و نماینده ۵+۱ در حالی از روز چهارشنبه سی ام اردیبهشت در وین آغاز شده است که برخی خبرها و گزارش ها از «دبه» کردن مقامات آمریکایی حکایت دارد.

موضوع دبه کردن آمریکایی ها را نخست دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی و عضو تیم مذاکره کننده کشورمان مطرح کرد و سپس دکتر ولایتی مشاور امور بین الملل مقام معظم رهبری و پس از آن رئیس کمیسیون مجلس و تعدادی  دیگر از نمایندگان و مقام های مسؤول کشورمان مطرح کردند.
خوشبختانه دبه کردن آمریکا در مذاکرات، در زمانی رخ می دهد که مردم ایران بسیار بیش از هر زمان دیگری پس از انتخابات خرداد ۹۲، به آمریکایی ها بی اعتماد هستند و مقامات کشورمان می توانند ظرف ۵ هفته آینده بهترین تصمیم را با کمترین هزینه بگیرند. اگر تاکنون کاخ سفید و دموکرات ها با دیدگاه ها و مواضع و مطالبات خود روند مذاکرات را به چالش می کشاندند، اکنون اعضای کنگره و به ویژه جمهوریخواهان به این فهرست اضافه شده و طبعاً ادامه مذاکرات از این پس علاوه بر مطالبات کاخ سفید و صهیونیست ها، در میدان رقابت دو حزب آمریکا نیز قرار می گیرد و این در حالی است که عملاً ۵+۱ از حیز انتفاع خارج شده است.
بر این اساس، به نظر می آید که ایران باید تجدید نظر اساسی در روند مذاکرات ایجاد کند، چراکه روند کنونی آسیب های جدی به دنبال داشته و این توقع را در طرف مقابل ایجاد می کند که مسؤولان ایران به دلیل مشکلات اقتصادی یا احیاناً پیروزی در انتخابات و… به یک موفقیت حداقلی در مذاکرات نیاز دارند و لذا آن ها قادرند از این طریق شرایط خود را بر ایران تحمیل کنند. 

سیدعباس عراقچی، مذاکره کننده ارشد هسته ای کشورمان و معاون وزیر امور خارجه و هلگا اشمید معاون مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که به نمایندگی از کشورهای ۱+۵ در مذاکرات هسته ای حضور دارد، از روز چهارشنبه سی ام اردیبهشت برای نگارش پیش نویس متن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با یکدیگر دیدار کردند.
سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه و هم چنین وانگ چون نماینده چین در مذاکرات هسته ای اعلام کردند که در این دور از نشست وین، معاونان وزرای خارجه ۱+۵ حضور ندارند. به نظر می رسد این دور از مذاکرات وین، نشست های بین عراقچی، تخت روانچی و هلگا اشمید خواهد بود که روی متن پیش نویس برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) کار خواهند کرد.
عراقچی هفته گذشته و در پایان ۴ روز مذاکره در وین گفت: ما باید حداقل دو هفته دیگر در سطح معاونان کار کنیم تا به نقطه ای برسیم که اگر لازم باشد وزیران مجدداً ورود پیدا کنند.
در این میان، هر اندازه به ضرب الاجل آخر ماه ژوئن (۱۰ تیرماه) نزدیک تر می شویم، بر حساسیت مذاکرات هسته ای ایران و اعضای ۱+۵ افزوده می شود. در این میان، هنوز پرانتزها و موارد اختلافی و موضوعات مبهمی  وجود دارد که در متن توافق نهایی مورد اتفاق نظر طرفین قرار نگرفته است.
این موارد و اختلافات بیشتر در حوزه جزئیات و بعضا در بخش کلیات باقی مانده و طرف مقابل هنوز تصمیمی برای  رفع آن ها اتخاذ نکرده است. صورت کار به گونه ای است که معاونین و کارشناسان در نشست های فشرده خود در صدد حل و فصل نقاط مبهم و اختلافی برمی آیند، با این حال تصمیم گیری در برخی موارد در حوزه اختیارات کارشناسان نیست و تصمیم های کلان و تعیین کننده تری را می طلبد. تصمیم گیری در این خصوص به نشست وزرای  امور خارجه واگذار خواهد شد، نشستی که هنوز زمانی برای آن تعیین نشده است.
از سوی دیگر، مذاکرات هسته ای هفته گذشته در وین نیز در نوع خود از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. این دور از مذاکرات در فاصله کمتر از دو ماه تا فرا رسیدن ضرب الاجل تیرماه برگزار شد. در این دور از مذاکرات بار دیگر معاونین وزرا و کارشناسان اعضای ۱+۵ بر روی نقاط اختلافی متمرکز شدند. ریاست هیأت ایرانی در این نشست بر عهده سید عباس عراقچی و مجید تخت روانچی بود. هلگا اشمید نیز به نمایندگی از اتحادیه اروپا در این دور از مذاکرات حضوری فعال داشت. دیدار معاونین وزرای امور خارجه کشورمان با یوکیو آمانو مدیر کل آژانس بین المللی  انرژی اتمی نیز از نکات قابل توجه این دور از مذاکرات بود. این دیدار در وین صورت گرفت. این دیدار مهم و تعیین کننده درست در زمانی صورت گرفت که یوکیو آمانو به واسطه اظهارات غیر قابل توجیه خود در خصوص لزوم بازرسی اماکن نظامی ایران در توافق نهایی، جو مسمومی در میانه راه مذاکرات هسته ای ایجاد کرده بود. این جوسازی ها از سوی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی مسبوق به سابقه بوده است.
آمانو طی سال های اخیر همواره یکی از مهره های مکمل آمریکا در بازی روانی هسته ای علیه فعالیت های صلح آمیز کشورمان بوده است. در این مقطع نیز آمانو قصد دارد همچنان این نقش آفرینی را ایفا کند. سید عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای و معاون وزیر امور خارجه کشورمان در خصوص دیداری که اخیرا با آمانو صورت گرفته است، گفت: «در بحث دسترسی ها، چیزی فراتر از پروتکل الحاقی مطرح نیست. آنچه به هر حال در مذاکرات مطرح است و آمانو هم در همان چارچوب صحبت کرده، دسترسی هایی است که در چارچوب پروتکل الحاقی داده می شود و چیزی فراتر از آنچه آژانس با بقیه کشورها اجرا می کند، مد نظر نبوده و نیست. دسترسی به مراکز غیرهسته ای که شامل مراکز نظامی هم می تواند باشد، طبق پروتکل الحاقی شرایط خاص خود را دارد. برای نمونه برداری های  محیطی در یک دسترسی مدیریت شده است و این با آنچه در یک بازرسی یا بازدید از مراکز نظامی یا بازدید از یک مرکزی در ذهنمان هست که بیشتر یک مشاهده میدانی است، کاملا تفاوت دارد.»

    زیر پوست مذاکرات هسته ای چه می گذرد؟!
در فاصله ۶ هفته مانده به پایان زمانی که ممکن است میان ایران و ۱+۵ توافق هسته ای جامعی به دست بیاید، عرصه ظاهری مذاکرات مانند ۲۰ ماه گذشته است (شهریور ۹۲ تا اردیبهشت ۹۴). اما شواهد نشان می دهد که زیر پوست مذاکرات هسته ای، اتفاقات دیگری در جریان است. اظهارنظرها، به خصوص لحن مقامات رسمی ایران، اعم از تیم مذاکره کننده و نیز شخصیت های مرتبط با روند مذاکرات که تاکنون جزئیات مذاکرات را نشر نمی دادند، نشان می دهد که در هفته های پایانی که گمان می رود به یک توافق هسته ای منجر شود، طرف مقابل به خصوص آمریکایی ها، مدام در حال تغییر خواسته ها و مواضع خود هستند و در تازه ترین و البته تعجب برانگیزترین اتفاقات، آن ها حتی از فکت شیتی که ساعاتی پس از بیانیه لوزان منتشر کردند نیز عبور کرده و برخی تفاهمات و توافقات مذاکرات ۹ روزه لوزان در فروردین ماه را قبول ندارند. به گفته علی اکبر ولایتی که از نزدیک جزئیات مذاکرات را رصد می کند، آمریکایی ها در موضوعات مربوط به «فردو» و نیز «قطعنامه های شورای امنیت» حتی توافقات یک ماه پیش را نیز نقض کرده و حالا انتظارات تازه ای روی میز مذاکره گذاشته اند.
از منظر آشکار شدن چهره واقعی طرف های مقابل، به خصوص آمریکایی ها، مذاکراتی که از مهر ۹۲ آغاز شد را می توان به ۳ دوره تقسیم کرد:
۱- از خرداد ۹۲ که دکتر روحانی رئیس جمهور منتخب مردم ایران شد تا ۳ آذر همان سال که توافق اولیه در ژنو سوئیس به دست آمد.
۲ – از زمان دستیابی به توافق ژنو در آذر ۹۲ تا اعلان بیانیه لوزان در ۱۳ فروردین ۹۴ که خود شامل ۲ مرحله تمدید توافق ژنو است (در تیرماه و آذرماه ۹۳)
۳- از زمان بیانیه لوزان در فروردین ۹۳ تاکنون که مذاکرات دارد به روزهای پایانی خود نزدیک می شود.
اگرچه می توان این تقسیم بندی را مبتنی بر شاخص های دیگر انجام داد و به طبقه بندی های متفاوتی هم دست یافت اما آن چه این ۳ دوره را از هم متمایز می کند، نوع رفتار آمریکایی هاست. در دوران اول آن چه در خبرهای  رسمی  و غیررسمی نمودار می شد، این موضوع بود که آمریکایی ها از طریق نامه نگاری و پیام های متعدد در دولت دهم به دنبال مذاکره مستقیم هستند و حتی یکی دو جلسه این مذاکرات نیز در عمان برگزار شد. البته در دولت تازه روی کار آمده یازدهم نیز با برخی وعده ها و اظهارنظرها، نوعی خوش بینی به روند مذاکرات به جامعه تزریق می شد که نتیجه آن در بازگشت تیم هسته ای از نیویورک آشکار شد و تا توافق ژنو نیز ادامه داشت و هر چند برخی  مقام های دولتی در روزهای ابتدای توافق ژنو از ترک برداشتن ساختمان تحریم ها سخن به میان می آوردند اما این توافق در عمل و به گفته برخی مقامات دیگر دولت به برداشته شدن هیچ تحریمی منجر نشد.
در دوره دوم (توافق ژنو تا بیانیه لوزان) شرایط کمی واقعی تر شد. چند روز پس از توافق ژنو، هم اتحادیه اروپا و هم آمریکایی ها تحریم های گسترده جدیدی علیه ایران وضع کردند که این موضوع خلاف تعهدات صریح آن ها در توافق بود. در این دوره، برخلاف نص صریح توافق ژنو که قرار بود مذاکرات در فضای «حسن نیت» ادامه یابد، آمریکایی ها عملاً بیش از گذشته میدان دار تهدید و فشار بیشتر به ایران شدند. در همین دوره بود که آمریکایی ها با زیاده خواهی های خود در آخرین لحظات مذاکرات وین در آذر ۱۳۹۳، مانع از توافق نهایی شدند و مذاکرات برای ۷ ماه دیگر تمدید شد. همین تهدید و فشارها نیز تیم مذاکره کننده را به پاسخ های قاطع تر نسبت به دوره اول، در مقابل آمریکایی ها وادار کرد.
در دوره سوم (از ۱۳ فروردین ۹۴ به بعد) اما به نظر می رسد همه چیز دارد با سرعت بیشتری پیش می رود. زمان چندانی تا پایان مدتی که باید دو طرف به توافق برسند باقی نمانده و در این شرایط آمریکایی ها نیز در چند نوبت نقض توافقات قبلی کرده یا به گفته صالحی و ولایتی، «دبه درآورده اند.» به نظر می رسد این روند از دو بعد قابل بررسی است. نخست این که هرچه به زمان نهایی مذاکرات نزدیک می شویم، آمریکایی ها با تناقضات متعدد در توافقات قبلی و حرف های جدید چهره واقعی خود را بیشتر نشان می دهند. بعد دوم نیز این که، در هفته ها و روزهای  پایانی مذاکرات، آن ها به قصد کسب امتیازات بیشتر و نیز عقب نشینی بیشتر ایران، از حداکثر فشار و تهدید خود بهره می برند.
بنابراین در شرایط کنونی اگر قرار است «توافق خوبی» حاصل شود که تیم مذاکره کننده بتواند از آن دفاع کرده و از منظر مقامات ارشد کشور و نیز افکار عمومی قابل اجرا باشد، به نظر می رسد تیم هسته ای باید ۲ نکته مهم را مدنظر داشته باشد:
اول: این که تیم هسته ای همچون گذشته خطوط قرمز ملت ایران را مدنظر داشته باشد و تحت هیچ شرایطی و با هیچ تفسیر و وعده حریف، از خطوط قرمز عقب نشینی نکند.
دوم: این که تیم هسته ای و مقامات اجرایی کشورمان مقهور تهدیدها و فشارهای آمریکا نشوند و هرگز این طور تصور نکنند که مواضع تند در مقابل تهدیدها و فشارهای طرف مقابل به مذاکرات لطمه می زند. تجربه ۳۷ سال گذشته ثابت کرده که در مذاکرات حساسی مانند آن چه امروز در جریان است اگر در برابر تهدیدها، مقابله صریح و قاطع نداشته باشیم، طرف مقابل به تصور ضعف ایران، بر زیاده خواهی ها و تهدیدها و فشارهای خود خواهد افزود و هیچ حد و مرزی در این باره قائل نخواهد بود و در این شرایط، نه تنها نمی توان انتظار «توافق خوب» داشت که باید منتظر شکست مذاکرات نیز بود. مسلماً دراین مسیر، ملت ایران که همین خطوط قرمز و دستاوردهای هسته ای، ثمره ایستادگی و مقاومت آنان است، مقابل زیاده خواهی ها و دورویی سیاسی آمریکا، پشتیبان تیم هسته ای خواهند بود تا بتوان به «توافق خوب» دست یافت.

    دیدگاه ولایتی درباره نقض عهدهای آمریکا
در روزهای اخیر شاهد گفتگوی سایت دفتر مقام معظم رهبری با دکتر علی اکبر ولایتی درباره نقض عهدهای مکرر مقامات آمریکایی بودیم که نظر به اهمیت موضوع، بخش هایی از این گفتگو را از نظر می گذرانیم: «نباید این تصور را داشته باشیم که آمریکایی ها می خواهند نسبت به جمهوری اسلامی ایران اغماض کنند و به همین دلیل با ما وارد مذاکره شده اند. قطعاً این گونه نیست. به همین دلیل قبل از این که مذاکرات شروع شود و چنین سازوکاری پیدا کند، مرتب از راه های مختلف و به خصوص از طریق برخی حکومت های منطقه که دوست ایران هستند، پیغام می فرستادند که ما می خواهیم با شما مذاکره کنیم و «قول می دهیم» که حقوق هسته ای ایران را به رسمیت بشناسیم.»

چرا عمل نکردند؟
«برای این که هدف و عادت آن ها همین است و بعد از این که مذاکرات شروع می شود، قدم به قدم از آن قول اولیه عقب می نشینند. نکته ی مهم این است که هربار مذاکره می کنند، بعدش دبّه درمی آورند و همان حرف هایی که قبلاً به نوعی درباره ی آن ها تفاهم حاصل شده است، دومرتبه تکرار می کنند و بعد ادعاهای جدیدی مطرح می نمایند. این معنایش همان خوی زیاده خواهی آمریکاست که فکر می کنند می توانند با یک کار روانی و تبلیغاتی و با کش دادن قضایا، ایران را وادار کنند بیشترین امتیاز را بدهد و کمترین نتیجه را بگیرد.»
بعد از مذاکرات لوزان که در فروردین ماه ۹۴ برگزار شد نیز شاهد نقض عهدهای مکرر آمریکا هستیم. لطفاً نمونه ها و مصادیقی از این نقض عهدها را بیان بفرمایید.
«مثلاً درباره ی فردو بعد از تلاش های زیادی که تیم مذاکره کننده ی ما انجام داد، قراری را قبول کردند، ولی در نوبت بعدی که سر میز مذاکرات آمدند، حرف های دیگری زدند که با حرف های قبلی متفاوت بود؛ یعنی حتی به تعهد خودشان هم پایبند نبودند. نکته ی جالب تر آن که آمریکایی ها حتی به آنچه در «فکت شیت» خودشان در مورد فردو آورده بودند هم عمل نکردند و در دفعه ی بعدی که سر میز مذاکرات حاضر شدند، خلاف «فکت شیت» خودشان حرف زدند! بگذریم از این که اساساً آن فکت شیت، برداشت یک طرفه ی آن ها از تفاهم اولیه بود و ما آن را قبول نداشته و نداریم. با این حال حرف هایی زدند که با همان فکت شیت منتشر شده ی خودشان هم مغایرت داشت.
یا قرار بر این شده بود که قطعنامه ای در شورای امنیت به تصویب برسد که قطعنامه های قبلی علیه ایران را ملغی کند. بنابراین دیگر معنا ندارد ایران در فصل هفتم منشور سازمان ملل باقی بماند، درحالی که آن ها می گویند ایران باید برای مدت طولانی در فصل هفتم باقی بماند. چنین چیزی مورد قبول نیست. در واقع آن ها هر دفعه چیزی را مطرح می کنند که با مطالب قبلی شان متفاوت است. مثلاً وزیر خارجه ی آمریکا زمانی توافقی می کند، بعد در نوبت بعدی  حرف دیگری می زند. بعد که این موضوع را به او می گویند، در جواب می گوید کارشناسان به ما ایراد گرفتند. خب موقعی که وزیر خارجه ی یک کشور در مذاکره ای شرکت می کند، یک تیم کارشناسی بزرگ در پشت سر او هستند. تیم مذاکره کننده در همان ژنو یا هرجای دیگر، در مکان ویژه ی ضدشنود، مطالب را منعکس می کند و از آن ها دستورالعمل می گیرد و در حین مذاکرات هم مرتب این کار تکرار می شود. بنابراین پذیرفته نیست که چیزی را قبول کنند و دفعه ی بعد بگویند مورد قبولشان نیست.
یک مطلب دیگر هم همین قضیه ی مصوبه ی سنا و مجلس نمایندگان است که در ابتدای گفت وگو به آن اشاره کردم. یا درباره ی مدت محدودیت نسبی فعالیت های هسته ای ایران تا به حال اعداد متفاوتی گفته اند. هر کسی می رسد، عددی را بیان می کند.بنابراین اگر بخواهند به این روش، یعنی تهدید نظامی، تناقض گویی، نقض عهد و عقب نشینی  از حرف های مورد قبول، ادامه بدهند، دیگر اعتمادی در طرف مقابل باقی نمی ماند.»
گفتید که آمریکایی ها خلوت و جلوتی در مذاکرات دارند. نکته ای که پیش می آید این است که این رفتار در موج های  تبلیغاتی رسانه های همسو با آن ها، به ضرر ما می شود و کفه ی مذاکرات را به سمت آمریکا سنگین جلوه می دهد. در واقع گویی حقوق ملت ایران در حال تضییع است. ما باید در برابر این سیاست، چه روش و رفتاری داشته باشیم؟
«ببینید با شناختی که من از تیم مذاکره کننده دارم، آن ها مقید به این هستند که خطوط قرمز را نصب العین کار خودشان قرار دهند. از سویی دیگر، استواری رهبر معظم انقلاب در دیدگاه هایی که اعلام می کنند، در طول سال های رهبری و حتی در زمان ریاست جمهوری ایشان، بر همه اثبات شده است. اگر ایشان مطلبی را اعلام کنند و به موضعی برسند و آن تشخیص را اعلام و اعمال کنند، قطعاً با استواری، به نیابت از مردم، آن موضع را دنبال و مطالبه خواهند کرد. ایشان همت شان بر این است که حقوق مردم تضییع نشود. بالأخره مردم و همه ی مسلمانان جهان چشم به جمهوری اسلامی ایران و ایشان بسته اند. من در زمانی که زعامت وزارت خارجه را برعهده داشتم، به کشورهای  زیادی سفر کردم. افرادی در بعضی از این کشورها به من می گفتند که تو فقط وزیر خارجه ی ایران نیستی، تو وزیر خارجه ی  جهان اسلام هستی، وزیر خارجه ی ما هم هستی. موقعیت و مقامی که رهبری جمهوری اسلامی ایران دارند نیز در حقیقت زبان گویای عزت مسلمانان تمام جهان اسلام است.
حق هم این است که کارهای حکومتی به گونه ای پیش نرود که منافع مردم نادیده گرفته شود. معلوم است که ما دنبال کار نظامی نیستیم، ولی نفس این که ایران بتواند قدرت هسته ای داشته باشد و قدرتمند باشد، آن ها را می ترساند. ایران می خواهد این  قدرتمندی ادامه پیدا کند و بناست این رویه ادامه پیدا کند و رو به افزایش باشد. بنابراین باید در گفت وگوها، معادلات، تعامل ها، ظاهر و باطن و در خلوت و جلوت، به گونه ای باشد که وقتی مردم محاسبه می کنند، احساس کنند که منافعشان حفظ شده است. در راه اهداف جمهوری اسلامی ایران، مردم ما حاضرند هرگونه فداکاری ای انجام بدهند، چون مطمئن هستند آن کسی که در رأس نظام قرار دارد، مدافع حقوق مردم است.
این حقوق متعلق به یک فرد نیست که بتواند برای خواست آمریکایی ها، بگوید امروز از انرژی هسته ای می گذریم. این مهم متعلق به همه ی مردم ایران است. به همین دلیل هم در نظرسنجی هایی که در داخل یا خارج از کشور، درباره ی فناوری هسته ای انجام شده است، اکثر مردم بر داشتن آن تأکید کرده اند. حتی آن هایی که خارج از کشور هستند و بعضاً ممکن است نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران انتقاداتی هم داشته باشند، این مسأله را به عنوان یک حق ملی، قبول دارند و معتقدند که باید از آن صیانت شود.
بنابراین کسانی که مذاکره می کنند و در متن جریان مذاکرات هسته ای هستند، جز این که خطوط قرمز را رعایت کنند، چاره ی دیگری ندارند. اگر روزی خدای نکرده از این خطوط گذر کنند، همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، ما در مسائل اساسی، محرمانه و غیرمحرمانه با مردم نداریم و واقعیات را به مردم خواهند گفت.»

    مذاکره زیر شبح تهدید بی معناست
رهبر معظم انقلاب اسلامی از ابتدا به مذاکره با آمریکایی ها خوشبین نبودند و دلیل اصلی این نگاه معظم له، به شناخت ایشان از ماهیت و ذات آمریکا برمی گردد. دولت استکباری آمریکا که ماهیتی کاملاً شیطانی دارد، به هیچ یک از اصول انسانی و قواعد اخلاقی و مقررات بین المللی پایبند نیست. چنین دولتی اساساً قابل اعتماد نبوده و نمی توان در مذاکره با او برای رسیدن به یک توافق معقول و منطقی امیدوار بود. رویکرد و سیاست مذاکره توأم با تهدید آمریکایی ها در دو سال گذشته، به خوبی این غیرمنطقی بودن دولتمردان ایالات متحده را آشکار کرد.
بنابراین، چنین مذاکراتی احتمال به نتیجه رسیدنش برای توافق، کمتر از بی نتیجه بودن و عدم دستیابی به توافق است. پافشاری آمریکایی ها بر روی این سیاست، به احتمال زیاد، مذاکرات را با شکست مواجه کرده و عامل اصلی این شکست هم، آمریکایی ها خواهند بود. مقام معظم رهبری در این خصوص می فرمایند: «من نمی فهمم مذاکره در زیر شبح تهدید چه معنایی دارد؟… بنده با مذاکراتی که در زیر شبح تهدید انجام بگیرد، موافق نیستم. بروند حرف بزنند، مذاکره کنند، به توافق برسند، اشکالی ندارد البته درصورتی که خطوط اصلی را رعایت کرده باشند لکن به هیچ وجه تحمیل را قبول نکنند، زور را قبول نکنند، تحقیر را قبول نکنند، تهدید را قبول نکنند.»
این موضع صریح و قاطع نشان می دهد، سیاست فشار مذاکره آمریکا به طور قطع با شکست مواجه خواهد شد و هرگز ملت ایران تحت فشار و تهدید از حقوق خود دست برنخواهد داشت.

    ضربه متقابل قطعی است
آمریکایی ها اگر بر این تصور هستند که با حمله به تأسیسات هسته ای ایران، می توانند در روند فعالیت های هسته ای  ایران خللی وارد کرده و اقدام آنان در این خصوص بدون واکنش نظامی ایران خواهد بود، سخت در اشتباه هستند. مقام معظم رهبری در گذشته با صراحت در این خصوص سخن گفته بودند و در دیدار با فرهنگیان نیز بر سیاست جمهوری اسلامی مبنی بر زدن ضربه متقابل تأکید کردند. معظم له بارها طی سالیان اخیر در واکنش به تهدیدات نظامی  آمریکا یا رژیم صهیونیستی، این پیام را به آن ها و همه جهانیان، اعم از دولت ها و ملت ها داده اند که به هرگونه تجاوزی علیه منافع ملت ایران، به طور قطع پاسخ داده خواهد شد.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در این دیدار با اشاره به تهدیدهای مقامات آمریکایی فرمودند: «چرا تهدید می کنند؟ چرا غلط زیادی می کنند؟ می گویند اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حمله نظامی بکنیم؛ اولاً که غلط می کنید؛ ثانیاً من در زمان رئیس جمهور قبلی آمریکا آن وقت هم تهدید می کردند گفتم دوران بزن در رو تمام شده؛ این جور نیست که شما بگویید می زنیم و در می رویم؛ نخیر پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال می کنیم.»
این سخن رهبر معظم انقلاب اسلامی، از عزم و اراده جدی ایرانیان برای پاسخ قطعی به هر متجاوزی حکایت می کند. در پاسخ دادن به تجاوز و مقابله با متجاوز، در هیئت حاکمه ایران و در میان آحاد مردم اجماع وجود دارد و دشمنان باید این معنا را بدانند که اگر زدند باید بخورند.

 اهمیت فناوری هسته‌ای

در کشاکش مذاکرات سیاسی و بین المللی هسته ای، آگاهی از فناوری هسته ای و آثار و فواید آن، می تواند راهنمای خوبی برای تصمیم گیری و موضعگیری مناسب پیرامون مذاکرات هسته ای باشد. چه میزان از این فناوری  موجود جهانی را در ایران قادر به انجام هستیم؛ اساساً چه فوایدی بر فناوری هسته ای مترتب است؟!

    غنی سازی بالای ۲۰ درصد
۱٫ هوا فضا
از آنجا که قدرت انرژی اتمی ۷ برابر انرژی شیمیایی است، استفاده از آن در اکثر عملیات های فضایی خارج از جو بهینه می باشد؛ از آنجا که برای تأمین سوخت این دست فضاپیماها نیاز به غنی سازی بالای نود درصد است، این فناوری های تک (Hi-tech) در ایران اجرایی نشده است.
۲٫ حوزه نظامی و امنیتی
پر دردسرترین بخش فناوری هسته ای برای دولت ایران را می توان این حوزه نامید چراکه به بهانه راستی آزمایی  ایران در رعایت معاهده ان.پی.تی (و عدم اشاعه بمب های هسته ای) در ده سال اخیر چند بار برنامه هسته ای ایران را تعلیق کردند.
بمب اتم
حال لازم است که از قدرت بمب های اتمی بدانیم، این بمب ها به دو دسته شکافتی (شامل پلوتونیم و اورانیوم) و هم جوشی (هیدروژنی) تقسیم می شود. یکی از نخستین بمب های استفاده شده توسط آمریکا قدرتی برابر ده هزار تن تی.ان .تی دارد و به اندازه ده هزار عدد موشک شهاب ۳ قدرت دارد، یعنی اگر جمعیت تهران را ده میلیون نفر بدانیم، برابر است با این که بر سر هر فرد ساکن در تهران یک کیلو تی .ان.تی انداخت. البته این را باید دانست که شوروی با داشتن ده هزار کلاهک هسته ای از هم پاشید و بمب اتم از مولفه های قدرت مستحکم به حساب نمی آید با این اوصاف شرع مقدس، ساخت و استفاده از چنین سلاحی را مجاز نمی داند.
چاشنی های اتمی
علاوه بر این می توان در ساخت مهمات و سلاح های پرقدرت ازجمله انواع چاشنی ها، راکت ها، نارنجک ها، مین ها، موشک های دوربرد از فناوری هسته ای بهره جست و یا به بررسی تراکم گلوله ها و خمپاره ها با دستگاه هایی با مبنای  فیزیک هسته ای پرداخت.
ناو هواپیمابر
از دیگر ادوات نظامی که فناوری هسته ای در آن به کار گرفته می شود، ناو هواپیمابر است و ویژگی استفاده از آن، مسافت های طولانی ای است که این وسیله باید طی کند. در این ناوها از راکتورهای کوچک هسته ای استفاده می شود که این امر ما را به استفاده از اورانیوم ۹۰ درصد غنی شده ملزم می دارد و ایران به دلیل محدود شدن تحقیق و توسعه اش در مذاکرات هسته ای از این نعمت نیز محروم است.
زیر دریایی
آنچه واضح است نیاز سوخت شیمیایی به اکسیژن برای سوختن است و از آنجایی که در زیر آب اکسیژنی برای  سوزاندن و تآمین انرژی حرکت زیردریایی وجود ندارد، اهمیت استفاده از سوخت اتمی برای زیردریایی ها مشخص می شود. میزان غنای اورانیوم برای سوخت زیردریایی تا ۶۰ درصد می باشد. اما این راه برای ایران به دلیل مذاکرات هسته ای همچنان مسدود است.
۳٫ حوزه باستان شناسی
از فواید دیگر فناوری هسته ای که همچنان به غنای بیش از ۹۰ درصد نیاز دارد، تشخیص و عمرسنجی نمونه های  باستانی و تجزیه و تحلیل آن ها است. در این زمینه نیز با توجه به محدودیت های ایجاد شده در توافقات اخیر مبنی بر محدودیت میزان غنی سازی ایران تا ۵۶/۳ درصد – که خلاف بند ۴ معاهده ان .پی.تی است که حق تمامی اعضا دانسته شده به هر میزان دلخواه غنی سازی داشته باشند – کشورمان وروردی نداشته است.

    غنی سازی ۵ تا ۲۰ در صد
۱٫ حوزه کاربردهای صنعتی
در ادامه به ذکر موردی کاربردهای صنعتی فناوری هسته ای می پردازیم؛
– دقیق ترین روش آنالیز ترکیبی مواد جدید (خصوصا ساخت لوازم تحریمی)
– تهیه و تولید چشمه های پرتوزایی کبالت برای مصارف صنعتی؛
– تولید چشمه های ایریدیم برای کاربردهای صنعتی و بررسی جوشکاری در لوله های نفت و گاز؛
– تولید چشمه های پرتوزا برای کاربردهای مختلف در علوم و صنعت از قبیل:
طراحی و ساخت انواع سیستم های هسته ای جهت کاربردهای صنعتی،
اندازه گیری خاکستر ذغال سنگ،
بررسی کوره های مذاب شیشه سازی جهت تعیین اشکالات آن ها،
نشت یابی در لوله های انتقال نفت با استفاده از تکنیک های هسته ای ،
نشت یابی با اشعه ،
دبی سنجی پرتویی (سنجش شدت تشعشعات، نور و فیزیک امواج)
سنجش پرتویی میزان سائیدگی قطعات در حین کار،
سنجش پرتویی میزان خوردگی قطعات ،
چگالی سنج مواد معدنی با اشعه ،
کشف عناصر نایاب در معادن
چند مثال کاربردی در صنعت
– در صنعت اتومبیل سازی از مواد رادیواکتیو برای کنترل کیفیت ورق استیل استفاده می شود.
– در صنعت ساخت و نگهداری هواپیما برای کنترل وجود شکاف یا نشتی در موتورهای جت از مواد رادیو اکتیو استفاده می کنند.
– برای برآورد میزان سنگهای معدنی در معادن یا مواد نفتی در چاه های نفت یا حفاری ها از این مواد استفاده می کنند.
– برای مشخص کردن کیفت جوشکاری در لوله های که در زیر زمین کارگذاری شده اند نیز مواد رادیو اکتیو راه حل مناسبی است.
– بسیاری از دستگاههای فتوکپی برای جلوگیری از به هم چسبیدن کاغذها بر اثر الکتریسیته ساکن و در نهایت جمع شدن در دستگاه از مقادیر بسیار کمی مواد رادیو اکتیو استفاده می کنند. استفاده از مواد رادیو اکتیو برای تمیز کردن و زدودن آلودگی در بسیاری از لوازم مانند لنزهای چشمی یا برخی مواد آرایشی.

۲٫ حوزه کاربردهای پزشکی
تشخیص
– تشخیص بیماری های تروئید و درمان آن ها؛
– تشخیص و پیگیری درمان سرطان پروستات؛
– بررسی مراکز عفونی در بدن؛
– تشخیص سرطان های کولون، پانکراس، روده کوچک و برخی سرطان های سینه؛
– شناخت محل تومورهای سرطانی و بررسی تومورهای مغزی، سینه و ناراحتی های ریوی؛
– تصویرگیری بیماری های قلبی، تشخیص عفونت ها و التهاب مفصلی، آمبولی و لخته های وریدی؛
– تشخیص کم خونی یا سندرم اختلال در جذب ویتامین ب ۱۲؛
– تولید دزیمترهای جیبی و محیطی؛
تصویربرداری در پزشکی هسته ای
– توموگرافی تابش پوزیترون (PET)
– توموروگرافی با استفاده از تابش تک فوتون (SPECT)
– تصویر برداری قلبی عروقی
– اسکن استخوان
– رادیوگرافی
– گاما اسکن
– رادیو بیولوژی
درمان
– تهیه و تولید انواع رادیوداروها (مانند ید ۱۳۱)
– تهیه و تولید کیت های رادیودارویی جهت مراکز پزشکی هسته ای؛
– کنترل کیفی رادیوداروهای خوراکی و تزریقی برای تشخیص و درمان بیماری ها؛
– تهیه و تولید کیت های هورمونی ؛
– پرتو درمانی (برای مثال نابودی تومورهای سرطانی با پرتوها)
استریلیزاسیون
– استرلیزه کردن هسته ای و میکروب زدایی وسایل پزشکی با پرتوهای هسته ای ؛
ایران و پزشکی هسته ای و مذاکرات
۹۵ درصد رادیوداروها در دنیا در ۵ راکتور هسته ای بزرگ در کانادا، هلند، بلژیک، فرانسه و آفریقای جنوبی تولید می شود. جمهوری اسلامی به فناوری تولید برخی رادیوداروهای جدید و حیاتی دست یافته است و از این لحاظ توانسته است در میان تولیدکنندگان رادیوداروها، جایگاه مناسبی را برای خود تثبیت نماید. در زمینه پژوهش پزشکی  هسته ای نیز، جمهوری اسلامی در سال ۲۰۰۶ در بین ۷۰ کشور، مقام هفتم و در سال ۲۰۱۰ در بین ۸۵ کشور، مقام اول را کسب کرده است.
رادیوداروهای زیر، چهار نمونه از آخرین محصولات رادیودارویی کشور هستند:
– «کرومیکفسفات» جهت درمان سرطان کبد؛
– «چشمه براکیتراپی ید- ۱۲۵» برای درمان سرطان مغز؛
– «برمبزین – گالیوم ۶۸» برای درمان تومورهای پروستات، شش و سینه ؛
– «ژن راتوراسترانسیوم ۹۰/ ایتریم ۹۰» برای درمان سرطانهای پروستات، سینه، تخمدان، سلولهای کبدی، درمان لنفوم غیرهوچکینی (بدخیم)، التهاب مفاصل و تومورهای عصبی – درونریز؛
با تولید رادیوداروهای داخلی سالانه قریب به ۸۰ میلیارد تومان صرفه جویی در خرید این داروها حادث می شود. برای تولید این دست دارو، ایران از راکتور تحقیقاتی تهران استفاده می نمود که جهت توسعه این امر تصمیم به راه اندازی راکتور اراک انداخت، در ابتدای مذاکرات بنا بر گفته رییس سابق سازمان انرژی اتمی – دکتر عباسی – چند ماهی به افتتاح راکتور اراک نمانده بود که با شروع مذاکرات و توافق ژنو ادامه کار در این  راکتور متوقف ماند و اکنون نیز تغییر قلب راکتور اراک از مفاد بیانیه لوزان می باشد که در کمترین حالت ۳ سال به طول می انجامد.

۳٫ حوزه صنایع غذایی و کشاورزی
– گیاه پزشکی ؛
– نگهداری مواد غذایی و افزایش زمان انبار کردن محصولات کشاورزی (مثلاً جلوگیری از جوانه زدن سیب زمینی  با اشعه گاما)
– به تأخیر انداختن زمان رسیدگی محصولات غذایی؛
– موتاسیون هسته ای ژن ها و افزایش بازدهی و مقاومت محصولات در برابر حشرات مضر،
– افزایش راندمان جذب آب و کود در گیاهان زراعی ؛
– روش جایگزین برای استفاده از حشره کش های شیمیایی؛
– کنترل و از بین بردن حشرات مضر و گیاهان هرز؛
– افزایش زمان نگهداری محصولات غذایی؛
– کاهش میزان آلودگی میکروبی محصولات غذایی و کشاورزی؛
– از بین بردن ویروس های کشاورزی؛
– طرح های باردهی و جهش گیاهانی چون گندم، برنج و پنبه؛
– کشف منابع آب جدید؛
ایران و کشاورزی هسته ای
– جمهوری اسلامی در سال ۹۰ توانست برای اولین بار با استفاده از روش موتانت (جهش یافتگی) به دو رقم برنج به نام های «پویا» و «تابش» دست یابد. این ارقام از گروه طارم و موسی طارم و در گروه برنج صدری هستند که در مقایسه با نمونه شاهد مشکل بلندی قامت و عدم مقاومت در برابر آفات را ندارند.
– گندم طبسی یا همان «گندم اتمی» یکی از مناسب ترین گونه های گندم برای مناطق خشک و شور ایران است. بذر این گندم که در ابتدا مشکل بلندی قد داشت، در مرکز تحقیقات کشاورزی هسته ای مورد بررسی و اصلاح قرار گرفت و استفاده از آن در بعضی از نقاط کشور، مثل طبس تا ۷۰ درصد افزایش تولید به همراه داشت.
– در ایران مطالعاتی در جهت بهبود حاصل خیزی خاک، تغذیه و افزایش راندمان مصرف آب و عناصر غذایی گیاهان مختلف (نظیر نخود، گندم، گوجه فرنگی، کاهو، چغندر قند، لوبیا، سویا، ذرت و نیشکر ) با بهره گیری از فناوری  هسته ای انجام شده است.
– علاوه بر این فعالیت هایی در جهت معرفی ارقام مناسب گیاهان زراعی، زینتی و درختی کشور از قبیل گندم، پنبه، گلرنگ، کلزا، نخود، انار، موز، سیب زمینی، سویا، خربزه، گل رز، نارنگی، پرتقال، زردآلو و… انجام شده است .
– هم چنین با استفاده از فناوری هسته ای پروژه های تحقیقاتی در زمینه کاهش بار میکروبی زعفران، گوشت قرمز، ادویه، زیره، انواع خرما و افزایش انبارمانی سیر، سیب زمینی و انواع پیاز و… نیز انجام شده است.
– در زمینه کنترل آفات مگس زیتون، کرم گلوگاه انار، آفات مهم انباری کشور، قارچ عامل پوسیدگی ریشه گیاه لوبیا و… نیز تحقیقات مؤثری انجام شده است .

    غنی سازی تا ۵ درصد
۱٫ حوزه تأمین انرژی الکتریسیته
نیروگاه هسته ای (Station Power Nuclear) یک نیروگاه الکتریکی که از انرژی تولیدی شکست هسته اتم اورانیوم یا پلوتونیم استفاده می کند. چون شکست سوخت هسته ای اساساً گرما تولید می کند، از گرمای تولید شده رآکتورهای  هسته ای برای تولید بخار استفاده می شود، از بخار تولید شده برای به حرکت در آوردن توربین ها و ژنراتورها که نهایتاً برای تولید برق استفاده می شود.
در صورت استفاده از برق هسته ای در ایران سالانه حدود ۵ مییلیارد دلار صرفه جویی خواهد شد. از آنجا که در بیانیه لوزان مقدار ۱۰۰۰۰ کیلوگرم مواد غنی شده ایران باید صادر شود و تنها ۳۰۰ کیلوگرم از آن باقی بماند و باید تا ده سال آینده این میزان ثابت بماند و با در نظر گرفتن این که تا ۵ سال دیگر قرارداد ایران و روسیه جهت تأمین سوخت نیروگاه بوشهر (سالانه ۳۰ تن اورانیوم با غنای ۵/۳ درصد) به اتمام می رسد؛ باید گفت عملا این نیروگاه تعطیل می شود.
لازم به ذکر است که برای تولید این میزان سوخت، کشور نیاز به ۱۹۰۰۰۰ سو غنی سازی یا به عبارتی ۱۹۰ هزار سانتریفیوژ نوع یک دارد؛ که در بیانیه لوزان ایران می پذیرد ۶۱۰۴ دستگاه سانتریفیوژ را فعال نگه دارد که در ده سال آینده تنها ۵۰۶۰ عدد از آن اورانیوم غنی می کند و این یعنی عبور از خط قرمز مذاکرات هسته ای و حق مردم چراکه طبق ماده ۴ معاهده ان.پی.تی همه کشورها می توانند به هر میزان مورد نیاز غنی سازی داشته باشند.
پیل برق هسته ای (Battery Electric Nuelear)
پیل هسته ای یا اتمی، دستگاه تبدیل کننده انرژی اتمی به جریان برق مستقیم است. ساده ترین پیل ها شامل دو صفحه است. یک پخش کننده بتای خالص مثل استرنیوم ۹۰ و یک  هادی مثل سیلسیوم.
کاربردها
– استفاده های طولانی مدت (باطری ها حدودا ۱۰تا ۲۰ سال)
– سفینه ها و رباطهای فضایی
– زیردریائی ها و کشتی های قاره پیما
– خودروهای جدید (خصوصا خودروهای برقی)
– در لوازمی مانند گوشی تلفن همراه و لپ تاپ
– لوازم پزشکی مانند پیس میکر (باتری قلب)

۲٫ حوزه محیط زیست – هسته های سبز
– استفاده از شتاب دهنده ها در شناسایی آلاینده های هوا و آب و خاک
– ردیابی آلاینده های زمینی
– کنترل آلاینده های فسیلی و بیولوژیکی در هوا و فاضلاب و پسماندهای بیمارستانی
– از بین بردن پسماندهای صنعتی و خانگی
– ضدعفونی سطوح حساس
– بررسی های زمین شناختی (مطالعه ی فرسایش خاک با استفاده از روش های هسته ای)
– توسعه و راه اندازی فناوری های جایگزین برای رفع آلودگی آب های سطحی و زیرزمینی بر اثر انباشت پسماندهای  صنعتی و فعالیت های بشری مانند:
پرتودهی برای پاک سازی فاضلاب صنعتی، آب شهری، آب زیرزمینی و آب آشامیدنی
تجزیه ی ترکیبات آلی سمی و آلاینده های بیولوژیکی
کاهش انباشت گازهای گلخانه ای با استفاده از راکتورهای هسته ای

۳٫ کاربرد انرژی اتمی در بخش دامپزشکی و دامپروری
– پیشگیری، کنترل و تشخیص بیماری های دامی؛
– تولید مثل دام؛
– تغذیه ی دام؛
– اصلاح نژاد دام؛
– بهداشت و ایمنی محصولات دامی و خوراک دام.

۴٫ کاربرد انرژی اتمی در مدیریت منابع آب
– شناسایی حوزه های آب خیز زیرزمینی،
– هدایت آب های سطحی و زیرزمینی،
– کشف و کنترل آلودگی ،
– کنترل نشت و ایمنی سدها،
– شیرین کردن آب شور و آب دریا،

    فردو در مذاکرات چه شد؟
از شاهکارهای صنعت ایران می توان مرکز غنی سازی فردو را نام برد که در استان قم واقع است. این مرکز غنی سازی  زیر کوه واقع شده که از حملات احتمالی هوایی در امان می ماند. در این مرکز بالغ بر۲۰۰۰ سانتریفیوژ موجود است، که در بیانیه لوزان، ایران ملزم می شود که در این مرکز غنی سازی مواد fissile (اورانیوم، توریم، پلوتونیم) وارد نکند و این یعنی هزینه حفاری و بتن ریزی زیر کوه و دو هزار سانتریفیوژی که هرکدام بالغ بر ۲۰ میلیون تومان هزینه ریخته گری شان می شود علاوه بر هزینه سانتریفیوژهایی که در تست قبل از جایگذاری، معیوب شدند، تماما باید جهت ایجاد فضای تحقیق و توسعه ای که طرف مقابل قول تشویق جامعه جهانی به انجام آن را داده است، داده شود.

    آب سنگین اراک در مذاکرات چه شد؟
راکتورهای آب سنگین نوعی از راکتورهای جهانی است با این تفاوت که در قلب این  راکتور اورانیوم طبیعی بدون نیاز به غنی سازی قرار می گیرد و دیگر نیازی به اورانیوم غنی شده در تولید انرژی نیست.
با گذشت زمان در طول کارکرد راکتور، اورانیوم ۲۳۸ موجود در آن به پلوتونیم تبدیل می شود که این پلوتونیم نیز خود می تواند به عنوان سوخت در راکتورهای آب سبک قرار بگیرد، البته کافر همه را به کیش خود پندارد و طرف مقابل در مذاکرات، ایران را متهم کرد که قصد استفاده از پلوتونیم تولیدی این  راکتور در بمب های اتمی دارد و از ایران خواست تا پلوتونیم خارج شده این  راکتور را کاهش دهد.
ایران نیز پذیرفت سوخت غنی شده را داخل راکتور جاگذاری کند برای این امر نیاز است که فضای قلب دوباره تغییر یابد و به حجم کوچکتری تبدیل شود، این خود هزینه سرسام آوری را علاوه بر متوقف کردن پیشرفت این پروژه بر ملت ایران وارد خواهد کرد. هم چنین هزینه تولید آب سنگین چنان بالا می باشد (۳۹ یورو به ازای هر لیتر) که به صرفه نیست هم هزینه تولید آب سنگین و هم هزینه غنی سازی را برای یک پروژه تحقیقاتی با هم در نظر گرفت.
پیشنهاد می شد که برای جلوگیری از این همه هزینه های سربار وارد شده بر ایران، دولت محترم می پذیرفت که سوخت مصرف شده را برای مدت توافق به خارج صادر کند؛ که آن ها بدانند ایران به دنبال بمب اتم نیست.

انتهای پیام/

 


ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بسته شده است.