از امیرکبیر بیاموزیم
ماجرای فضاحتبار عکس سلفی برخی از نمایندگان مجلس باخانم موگرینی انعکاس فراوانی یافت و از زوایای مختلف موردانتقاد قرار گرفت.
دکتر حسن پور در اهروصال نوشت؛
ماجرای فضاحتبار عکس سلفی برخی از نمایندگان مجلس باخانم موگرینی انعکاس فراوانی یافت و از زوایای مختلف موردانتقاد قرار گرفت. این اقدام نمایندگان مجلس یک حرکت فردی و خصوصی نبود که زشتی حرکتشان فقط دامن خودشان را بگیرد بلکه عزت ملی و آبروی کشور را در نگاه ملت و در عرصه بینالمللی مخدوش نمود.
عزتی که محصول مجاهدت انقلابی و جمعی ملت ایران است و به همین راحتی به دست نیامده تا نمایندگان مجلس، آن را به ثمن بخس به حراج بگذارند و در اثر ندانمکاری، آتش در خرمن آبرو و شرف کشور اندازند. عدهای به ارزش و بهای عزتی که داریم واقف نیستند و همانند ماهی که قدر آب را نمیداند بدان بیتوجه و از آن غافل هستند و به این دلیل نیز گه گاهی با خبط و خطایی که مرتکب میشوند باعث خدشهدار شدن هویت اسلامی و اقتدار ملی میگردند.
برخی از جریانات سیاسی از اسم امیرکبیر برای جلب نظر مردم استفاده میکنند اما صد افسوس که از رسم و سیره آن بزرگمرد تاریخ ایران، فرسنگها فاصلهدارند. برخی از شخصیتهای خود را امیرکبیر زمان مینامند اما در عرصه عمل سیاستی مغایر باسیاست امیرکبیر در پیش میگیرند. قبل از امیرکبیر، کشور ایران به دلیل سیاستهای زبونانه حاکمان قاجار، صحنه ترکتازیهای بیگانگان بود و عزتی از ایران و ایرانی باقی نمانده بود. سفرای روسیه و انگلیس در ایران برای خود جاه و جلالی داشتند و یکهتازی میکردند؛ اما بعد از روی کار آمدن امیر، ورق کاملاً برگشت و امیرکبیر باسیاستهای عزتمندانه و هوشمندانه به ترمیم سیاست خارجی پرداخت و غرور ملی را احیاء نمود.
قبل از امیرکبیر جسارت و گستاخی سفرای خارجی به حدی رسیده بود که هر کاری داشتند با عبارتهای آمرانه مینوشتند و به دست نوکر یا قراول خود میدادند و مستقیماً پیش صدراعظم میفرستادند و فرستاده آنها بدون تشریفات و معطلی پیش صدراعظم میرفت نامه را میداد و فیالمجلس جواب مساعد میگرفت و برمیگشت.
در اوایل زمامداری امیرکبیر، مأمور سفارت روسیه نامهای از سفیر برای امیر آورد و طبق عادت خواست تا نامه را خود مستقیماً به امیرکبیر بدهد و جواب بگیرد اما منشیها مانع حضور او پیش امیر شدند. قاصدهای و هوی راه انداخت که میدانید با چه کسی طرف هستید؟ من فرستاده سفیر روس هستم. منشیها از امیرکبیر کسب تکلیف کردند و امیر گفت که نیازی به حضور او نیست. قاصد مجبور شد تا نامه را تحول دهد و منتظر شد تا جواب نامه را بگیرد امام برخلاف گذشته چندین ساعت معطل شد و جوابی داده نشد و بالاخره سروصدا راه انداخت که یا جواب نامه را بدهید یا عین نامه را بدهید! امیرکبیر صدای او را شنید و دستور داد تا او را به حضورش بیاورند وقتی چشم امیر به او افتاد دستور داد تا چند سیلی به صورتش بزنند و محبوسش کنند.
نمونههای زیادی از این نوع برخورد تند و تحقیرکننده امیرکبیر با استعمارگران وجود دارد که نشان میدهد آن مرد بزرگ و سیّاس، نیک دریافته بود که در مقابل سیاست تحقیرآمیز خارجیها باید با همان سیاست پاسخ داد؛ اما متأسفانه اکنون برخی از سیاستمداران ما نهتنها در مقابل سیاستهای خصمانه دشمن مقابلهبهمثل نمیکنند بلکه آن سیاستها را توجیه نیز مینمایند!
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰