سید رضا موسوی در اهروصال نوشت؛

قبل از پرداختن به موضوع نئولیبرالیسم که شکل دیگری ازایدوئولوژی لیبرالیسم است ذکر چند نکته را لازم میدانم و اینکه این جریان پیچیده و درهم‌تنیده که شناخت و تبیین صحیح وبصورت روان و ساده‌ی  آن توسط جریان انقلابی برای پاسداری از انقلاب اسلامی که حاصل خون صدها هزار شهید است از ضروریات عصر حاضر می‌باشد چراکه مقابله با دشمن بدون تسلط و شناخت دقیق ایدئولوژی و استراتژی آن حاصل نخواهد شد…

نئولیبرالیسم که روی دیگر کاپیتالیسم مدرن است  جهان را به سیطره و سلطه گرگ‌صفتان درنده‌خوی( سرمایه سالاران بی‌رحم)درآورده است این تفکر سلطه‌طلب چه از راه (تجاوز نظامی )و چه از وابسته سازی جوامع از طریق (تکنولوژیک) و چه از راه نفوذ (ایدوئولوژیک) توانسته بانفوذ و سلطه گری جوامع بشری را مطیع وفرمانبر خود سازد همان ۱%درصدی که موجبات تحمیل رنج و مشقت‌های بی‌شماری به ۹۹%درصد جوامع بشری شده‌اند، همان چشم آبی‌هایی که جهان را به مصابح دهکده وخودرا محق و رهبر این دهکده جهانی می‌دانند،

آن‌چنان جهان را والاالخصوص اقتصاد جهانی را در چنبره و سیطره خود گرفته و مدیریت می‌کنند و آن‌چنان القا کاذب در ساحت و قاموس فکری جوامع بشری برای رسیدن به آن ارمان شهر کذایی طراحی کرده‌اند که کشورهای دنیا یا غربی هستند و یا غرب‌زده، ودرتلاش برای تبدیل‌شدن به جهان مدرن به شکل دیوانه‌وار تابع قوانین اقتصادی تاچریسم وریگانیسم طی طریق می‌کنند و باید با اظهار تأسف وتاسف بگوییم که کشور ما ایران عزیز؟! جمهوری اسلامی ایران از این قاعده مستثنا نیست، و از سال ۶۸به بعد هر دولتی که بر رأس امور تکیه زده با مدیریت تئوریسین‌های این ایدئولوژی مستکبر (نئولیبرالیسم )بوده است از کارگزاران باروغنی زنجانی‌ها  و اصلاحات و عدالت محورواعتدال با نیلی هاوسریع القلم ها  بلااستثنا همگی برنامه‌های آن‌ها را اجرا کرده‌اند اینکه تأکید دولت محترم بر اقتصاد درهای باز است وبر سرمایه‌گذاری خارجی و خصوصی‌سازی است آبشخور همین تفکر غلط و اشتباه است بااینکه شاهد ورشکستگی و مقروض شدن کشورهای با اقتصاد (کینزی) و دست نامرئی بازار( آدام اسمیتی )بوده‌اند اما باز براین اشتباه پافشاری می‌کنند و اما نئولیبرالیسم ؟!نئو لیبرالیسم یکی از گونه‌ها و مراحل لیبرالیسم است که در اواخر قرن بیستم با افول دولت‌های رفاهی و گرایش به سیاست‌های لیبرالیسم اقتصادی، ناسازگاری لیبرالیسم با دموکراسی آشکار شد و امروزه موج تازه‌ای از اندیشه‌های لیبرالی، تحت عنوان ئنولیبرالیسم به وجود آمده است.تأکید نئولیبرالیسم بر این است که مکانیسم بازار باید اداره‌کننده سرنوشت بشر باشد. اقتصاد باید قواعدش را بر جامعه دیکته بکند و نه برعکس.از چهره‌ای مشهور آن فون هایک، رابرت نوزیک می‌باشند.(فرهنگ واژه‌ها، عبدالرسول بیات، ص۴۷۲)

تفکری که حقیقت بشر را بازار و اقتصاد میداندکه هر کاری می‌خواهید بکنید آزادید اما به اصول من دست‌درازی نکنید یا باماهستید یا دشمن ما … همان سخن مشهور بوش پسر بعد از واقعه یازده سپتامبر که کشورهای جهان یا با ماست یا علیه و دشمن ما هست! رکن بنیادین تفکر نئولیبرالیسم این‌گونه نگرش و رفتار غیراخلاقی است…

نکات اصلی نئولیبرالیسم شامل موارد زیر است:

1. قانون بازار- رها کردن شرکت‌های آزاد یا شرکت‌های خصوصی از هر محدودیتی که توسط دولت وضع‌شده باشد، آزادی بیش‌تر برای تجارت بین‌المللی و سرمایه‌گذاری، عدم کنترل قیمت‌ها و روی‌هم‌رفته آزادی برای حرکت سرمایه، کالا و خدمات.
2. قطع هزینه‌های عمومی برای خدمات اجتماعی مانند آموزش و مراقبت‌های بهداشتی- کاهش دادن خالص مقرری برای فقرا و حتا نگهداری جاده‌ها، پل‌ها، عرضه‌ی آب و… به نام کاهش نقش دولت. البته آن‌ها مخالف یارانه‌ها و معافیت‌های مالیاتی دولت برای شرکت‌ها نیستند.
3. مقررات زدایی- کنار گذاشتن آن دسته از مقررات دولتی که سود را کاهش می‌دهد شامل قوانین ایمنی و حفاظتی در محیط کار.
4. خصوصی‌سازی- فروش شرکت‌های دولتی، کالاها و خدمات به سرمایه‌گذاران خصوصی. این شامل بانک‌ها، صنایع کلیدی، راه‌آهن، عوارض بزرگ‌راه‌ها، برق، مدارس، بیمارستان‌ها و حتی آب آشامیدنی نیز می‌گردد. گرچه این کارها بنام افزایش کارایی انجام می‌شود، که اغلب هم موردنیاز است، اما اثر خصوصی‌سازی اساساً متمرکز نمودن ثروت بیش‌تر در دست عده‌ی کمی و پرداخت بیش‌تر عموم مردم برای تأمین نیازهایشان بوده است.
5. حذف مفهوم نفع عمومی یا اجتماعی …

تعدیل قیمت‌های حامل‌های انرژی جزو برنامه این‌هاست. بعداً آقای خاتمی نیز گفتند که من آرزو داشتم این برنامه را من اجرا کنم.

حالا که وضع نابسامان شده است، کسانی که پشت کاندیدایی خاص بودند و معتقد بودند که ماهانه باید ۵۰ هزار تومان به‌عنوان یارانه به مردم بدهند، می‌گویند این کارها رابین‌هود بازی است. درحالی‌که این برنامه خودشان بود. قرار بود اجرا کنند و احمدی‌نژاد آن را اجرا کرد. تازه او ۵هزار تومان هم کمتر از پولی که شما می‌خواستید بدهید، داده است. اینجاست که به اساس کار پی می‌بریم. این مسائلی است که در اینجا اتفاق افتاده و باعث اغتشاش خاطر مردم است.

این خصوصی شدن بهداشت و آموزش در ایران هم هست. الآن در ایران ۷۵ درصد دانشگاه‌ها خصوصی هستند. این نشان می‌دهد پولدارها می‌توانند تحصیل کنند. ایشان هم پولدار هستند و هم مقامات بالا را اشغال می‌کنند. طبقات پایین راهی جز تحصیل برای بالا کشیدن خودشان ندارند.

اما چرا از اعتدال افراطی حرف می‌زنم؟‌ زیرا نئولیبرالیسم از سلطه ۱درصد از مردم به ۹۹درصد مردم در همه جای جهان منجر شده است. این اعتدال به این سبب افراطی است که بیش از هر رژیم سیاسی از مردم خلعید کرده است. مردم دیگر درباره سرنوشت خود نمی‌توانند تصمیم بگیرند و رابطه مردم و دولت گسسته است.

اینجاست که خاورمیانه به این وضع دچار می‌شود و دولت- ملت‌ها از بین رفتند. ما باید قدر امنیتی که در داخل داریم را بدانیم. اما عناصر ساختاری (‌و نه فردی) ‌در داخل هستند که این مسئله را پروبلماتیزه می‌کنند.

نمونه‌ای که بتوان برای مخاطب ملموس باشد همین اخیراً ابراز نظر وزیر محترم نفت که علناً در مقابل دوربین رسانه ملی به اینکه آن دسته از مدیرانی که مخالف مشی دولت هستند باید همگی اخراج شوند و جایی در این دولت ندارند حالا این جمله برایتتان بهتر قابل‌هضم می‌شود( که هر کاری آزادی بکنی اما به اصول من دست‌درازی نکن یا با مایی یا دشمن ما …این است نئولیبرالیسم و اعتدال افراطی)

یا برای حفظ کرسی ریاست ۳۸سال عقبه پرافتخار جمهوری اسلامی ایران و انقلاب پرافتخار را به کشتار و اعدام وبگیر وببندوخفگان با تهمت وافترا و دروغ وباناجوانمردی سیاه و ترسناک. متهم  بکنی

یا تلاش شبانه‌روزی برای حفظ امنیت  و عامل اقتدارو قدرت نظام را زیر سؤال ببری و به بی‌تدبیری و مانع توسعه و روابط جهانی متهم بکنی،این هم نوع دیگری از هر کاری می‌خواهی بکنی بکن ،

کنسرت هرکجا خواستی برو اجرا بکن ،

انجی یو می‌خواهی برو مجوز شو بگیر ، از حقوق سگ می‌خواهی دفاع بکنی برو ی پلاکارد بردار بنویس منهم سگ هستم و تجمع درست بکن ، تئاتر مستهجن می‌خواهی اجرا بکنی بکن اما نگو که حق من اینه و نگو بر چه مبنایی وبخاطر چه وعده‌هایی به شمارای دادم .از اخراج کارگرها حرف نزن .از اختلاس ورانت حق حرف زدن ندارید نپرسید چرا باید به ترکیه گاز مجانی بدهیم ؟انوقت اخراج خواهید شدنپرس ماجرای کرسنت چیست ؟! یعنی  به اصول من دست‌درازی نکن .یابامایی یا دشمن مایی این همان اعتدال افراطی است مرکز گفتمان جهانی (نئولیبرالیسم )

تأکید همه اعضای محترم دولت برجذب سرمایه خارجی است که باید فلان مقدار مبلغ از خارج سرمایه جذب داخل بکنیم تابتوانیم اقتصادمان را رونق‌بخشیم که اگر صدبرابرانهم بداخل بیاید هیچ رونقی حاصل نخواهد شد چرا انهابرای اشغال واستثمار وچپاول ودرگیر کردن همه شعونات جوامع درسرمایه سالاری واشرافیت به این مهم نیاز دارندتاازطریق سرمایگذاری بتوانند بر پیش برد اهدافشان مسیر را هموار بکنند این سرمایه ها هزاران برنامه سودده به خودشان دارند نه به ملت ایران .اینکه مدام از جهانی شدن وجامعه جهانی میگویند جامعه جهانی یاجهانی شدن همان نئولیبرال شدن است نمونه اشکار کتاب ایران وجهانی شدن چالشها وراه حلها جناب دکتر محمودسریع القلم مشاور بین الملی درحوزه اقتصادی جناب حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور محترم ایران که خیلی شفاف همه اصول ومبانی چه اعتقادی وچه سیاسی را برای پیوستن به این شبکه جهانخوار (نئولیبرالی)به کنار گذاشتن توصیه وتاکید میکند که باید اصول اسلامی وشیعی را کنار نهاد تا جهانی شد وقس علیهذا. …